سلام!
به کرّات از من این سوال پرسیده میشه که “چی بخونم؟” “چی یاد بگیرم؟” “کلاسِ چی برم؟” “بازار کارِ چه تخصصی خوبه؟” و من همیشه یک پاسخ میدم: “چیزی رو بخونین که بهش علاقه دارین“.
مطلب امروز صرفاً دیدگاه شخصی من در پاسخ به این سوال هست و سعی میکنم با توجه به حوزهی کاری خودم در زمینه شبکه و امنیت، توضیحات مختصری هم در این رابطه ارائه کنم.
ضمناً روی صحبتم با افرادی هست که قصد متخصص شدن و پیشرفت دارند و نه یک کار روتین، چون بنظرم کار روتین تخصص لازم نداره. هیچ اشکالی هم نداره، هرکسی یک سبک زندگی رو دوست داره و این انتخاب کاملاً شخصی هست.
قبل از شروع بحث اصلی یکسری توضیحات در رابطه با وبلاگ و پارهای از تغییرات عرض کنم:
- هفتهی پیش یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکنه برای دیتابیس MySQL بیافته برای وبلاگهای من افتاد و باعث شد مدتی خارج از سرویس باشن. به هرحال این مورد حل شد و تمامی Table ها مجدداً ریکاوری شدن بجز اون اطلاعاتی که مربوط به عزیزانی بود که عضو خبرنامه وبلاگ شدن. برای همین درصورت علاقه با استفاده از همین جعبهی کوچولوی کنار صفحه، قسمت اطلاع رسانی، عضو خبرنامه وبلاگ بشین 🙂
- همینطور که میبینین وبلاگ تغییرات ظاهری زیادی کرده؛ بررسیهایی کردم و به این نتیجه رسیدم که تا امکان داره وبلاگ رو سبک کنم و SEO / Google friendly.
- مطالب شبکه و تخصصی رو جدا کردم و کاملاً به آدرس fa.ip.engineering منتقل شدن.
بجز این، یکی از دوستان عزیزی که از طریق همین وبلاگ باهم آشنا شدیم و به آلمان مهاجرت کاری کردن، آقای مهندس سعید فرضیان، هم انشاالله تجریبات خودشون رو در این راه مینویسن؛ ایشون متخصص فناوری اطلاعات در حوزه ی وب و فارغ التحصیل دانشگاه شریف هستن و در حال حاضر بعنوان Senior Developer در یکی از شرکتهای خوب جهانگردی بنام Trivago مشغول هستن. - به نصیحت برخی دوستان پیرو همهگیر شدن تلگرام در ایران، کانالی برای وبلاگ ایجاد کردم که با عضو شدن میتونین براحتی از مطالب جدید مطلع بشین. ID کانال neveshtehaaye_man هست؛ میتونین براحتی با کلیک کردن در اینجا کانال رو ببنین.
چی بخونم که بازارش خوب باشه؟
من عقیده دارم اگر بتونیم به این خودشناسی برسیم که به چه تخصصی علاقه داریم، فارغ از بحث بازار اون رشته، در کنار داشتن پشتکار، همون علاقه باعث میشه که مسیر متخصص شدن در اون رشته رو خوب طی کنیم و به جایی برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم. قطعاً وقتی کاری با علاقه باشه، انسان همیشه تشنگی به اون رو حس میکنه و دلش میخواد ادامه بده، یاد بگیره، یاد بده و حتی شاید بتونه نوآوری کنه!
بازار کار هم خودِش میاد؛ خودش هم نیاد شما میری بسمتش! اگر واقعاً به تسلط کافی در رشتهای برسیم و واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشیم همیشه برای اون رشته بازار کار هست. اگر بازار کار کم باشه با سختی بیشتر شاید خودمون بتونیم با خلاقیت براش بازار کار درست کنیم. نکتهی خیلی تأثیرگذار در این زمینه خودشناسی هست و اینکه بتونیم خودمون و تخصصمون رو خوب پرزنت کنیم.
البته و صد البته که باید اینجا واقع بینی داشت و یک بررسی کوچولو (پارادوکس) کرد که در محیطی که قصد داریم نوآوری کنیم یا یک رشته ی خاص رو دنبال کنیم، تقاضای عمومی براش هست اصلا؟ آیا فرهنگ اون جامعه علاقه ای ممکنه به اون تکنولوژی یا مفاهیم اون رشته داشته باشه؟ اگه اینجوری نیس فکر میکنم بهتره راهی براش پیدا کنیم و یا اون مفهوم رو بومی سازی کنیم یا بدنبال نمونه ی مشابه و نزدیکی بگردیم که امکان جذب رو داشته باشه. البته بُعد زمان رو از یاد نبریم. نه ما باید زمان رو از دست بدیم نه این رو فراموش کنیم در طول زمان ممکنه یک فرهنگ جا بیافته. بنظرم تصمیمگیری در همچین شرایطی ارتباط مستقیم با علاقه و اهمیت شخصی ما به اون مفهوم و شرایط شخصی زندگی مونه داره. مهم اینه که زمان طلاس و وقتی می بینیم امکان بهبود و جاانداختن یک مفهوم نیست، وقت گذر هست.
سؤالی که اینجا ممکنه یکی بپرسه اینه که اگه چیزی که من بهش علاقه دارم قدیمی باشه چی؟ خب، من فکر میکنم علاقه باید به یک مفهوم باشه تا اینکه به یکی تکنولوژی یا یک عملِ خاص. وقتی شما به یک مفهوم، مثلاً اخترشناسی علاقه داری، قطعاً انقد دنبالش میری و مطالعه میکنی که به متدها و منابع جدید اون علم هم میرسی و خبرهاش رو پیگیری میکنی.
البته در کنار اینکه علاقه خیلی مهمه، باید واقعبین باشیم و از برخی ملزومات بعضی تخصصها نگذریم. مثلاً میگم (شاید اشتباه باشه، هدف منظوره) نمیشه بگیم من به نجوم علاقه دارم اما ریاضی/فیزیک دوست ندارم؛ این دو به هم گره خوردن.
یکی از ملزومات مهم برای اغلب علوم، زبان انگلیسی خوب هست. حتماً حتماً حتماً براش وقت بذارید که واقعاً ارزشش رو داره. من شخصاً این رو مدیون پدر و مادرم هستم که از کودکی بمن زبان رو آموختن و مجبورم کردن بیشتر یاد بگیرم. اما یادگیری زبان انگلیسی بسیار ساده است. هر چه زودتر شروع کنید بهتر. اما هیچ نگران نباشین.
این رو بدونین که هیچوقت دیر نیست! اما باز هم باید واقعبین بود؛ یکی از مخاطبان به من ایمیلی زده بودن با سن حدود 40 سال و دو فرزند 10 و 14 ساله؛ ایشون معلّم ادبیات فارسی بودن اما صرفاً بخاطر اینکه دوس داشتن مهاجرت کنن، فقط بهمین دلیل قصد داشتن خونهای که پس از سالها زحمت تهیه کردن بودن بفروشن و اون رو جهت یادگیری برنامهنویسی و خرج مهاجرت کنن. بنظر من این کار منطقی نبود و به ایشون پیشنهاد کردم زندگی و خونوادهاشون و مسئولیتی که بعهده دارن رو درنظر بگیرن و بعد همچین تصمیمات بزرگی.
اگر در اول راه هستین و هنوز دانشجو یا بتازگی فارغالتحصیل شدین، بهترین زمان برای بهرهبرداری الانه! برین دنبال علاقهاتون و معطل نکنین.
کمی دربارهی شبکه
در زمینه کاری خودم، شبکه و امنیت شبکه، بارها از من همین سؤال پرسیده میشه یا مثلا سؤال میشه که “چه Certification خوب هست”، یا “شما که الان خارجی بازار کارِ چی خوبه؟” و باز هم من همون جواب رو میدم: “بازار کار چیزی خوبه که شما بهش علاقه داری و میتونی درِش متخصص بشی“؛ همینطور معتقدم که هیچ کاغذی نیست که بتونه نشوندهندهی دانش و سواد یک شخص باشه، بلکه فقط و فقط خود اون شخص هست. البته این رو هم کتمان نمیکنم که مدارک برای شروع کار میتونن مفید باشن. (نظر من دربارهی Certification رو میتونین اینجا بخونین)
خیلی ها هم از من سؤال میکنن “شبکه رو از کجا شروع کنیم؟”. زمانی که من شروع کردم بهترین منبع برای شروع Comptia Network+ بود. و پس اون دورههای CCNA R&S و یا JNCIA-JunOS هم خیلی خوب هستن. بعد از این دورهها میتونین حس کنین که در دنیای شبکه به چه چیزی علاقهی بیشتری دارین. (اگر اشتباه عرض کردم لطفاً در قسمت نظرات اصلاح بفرمائید)
اما در دنیای امروز شبکه و امنیت شبکه، یکسری دانشها هستن که یکجورایی دونستنشون برای هر مهندسی لازمه:
- استاندارد ITIL: این روزها در هر سازمانی که با فناوری اطلاعات سروکار داره نوعی از یک استانداردِ مدیریت روندها و اطلاعات IT وجود داره. بهمین دلیل هم هست که خیلی از آگهیهای شغلی این مورد رو میخوان
- آشنایی با لینوکس و مفاهیم پایهای اون (در حد متوسط): خیلی از کارها هست که با لینوکس راحتتره، خیلی از نرمافزارهای خوب هستن که متنباز (OpenSource) هستن و تحت لینوکس اجرا میشن، خیلی از سازمانها هستن از که سیستم عاملها یا نرمافزارهای تحت Unix استفاده میکنن. آشنایی با لینوکس به آشنایی با Unix هم کمک میکنه.
- آشنایی با مفاهیم پایهای یک یا دو زبان برنامه نویسی (scripting): مهندسین شبکه با استفاده از کد میتونن خیلی از کارها رو راحتتر و خودکار انجام بدن. بجز اون، هدف دیگه از یادگیری کدزدن، تمرین ذهن در راستای ساختاریافتگی و انجام بهینهی یک کار یا بهینهسازی یک روند هست. در کنار این موارد، به شما کمک میکنه نحوهی کار کردنِ یک نرمافزار رو بهتر بفمین. مگر نه اینکه قراره روی شبکهای که ما میسازیم یک سری نرمافزار کار کنن؟ پس خیلی مواقع هست کارمون با Developerها گره خورده و اینجوری بهتر هم رو میفهمی. البته طبعاً از متخصصی نرمافزار هم این توقع هست که آشنایی مختصری با مباحث شبکه داشته باشن 🙂
و مهمترین چیزی که باز برای همهی علاقمندان به کار شبکه میگم اینه که روی یک تولیدکننده (vendor) خاص تعصب نداشته باشین، استاندارد رو یاد بگیرین. تمام شرکت ها پیرو استانداردهای تبیین شده توسط IETF هستن؛ حالا هر شرکتی ممکنه یک Feature کم یا زیاد کنه یا ممکنه نحوهی پیادهسازی متفاوتی داشته باشه. اما وقتی شما استاندارد یک پروتکل رو بدونین، میتونین براحتی داکیومنتهای یک شرکت رو چک کنین و متوجه بشین که پیادهسازی روی سختافزار/نرمافزار اون شرکت به چه صورتی است.
حتی اگر در حال آماده شدن برای امتحانات یک شرکت هستید (از دست بد/خوب روزگار در ایران عمدهی شبکه ها سیسکو هست و مدارک CCNA، CCNP، CCIE و … طرفدارهای زیادی داره) شدیداً توصیه میکنم وقتی دارین برای یک پروتکل مطالعه میکنید حتماً RFC های مرتبط با اون رو مطالعه کنید، حتماً گوگل کنین و بیشتر راجبش بدونین. فقط به اون چیزی که در یک CBT گفته میشه یا در یک کتاب سیسکو نوشته شده راضی نشین. (نه من از سیسکو بدم نمیاد، خودم هم با سیسکو شروع کردم اما فکر میکنم هر چیزی جای خودش رو داره. Vendor Neutrality جای بحث زیاد داره. همیشه باید سبک/سنگین کرد)
بخونیم، فکر کنیم، و بدنبال مسائل باشیم؛ به این بیاندیشیم که فلان پروتکل برای چی تولید شده؟ قرار بوده چه مشکلی رو حل کنه؟ آیا میتونست بهتر باشه؟ همین سوالها باعث میشه دید بازتر بشه و چیزهای جدیدتری یاد بگیریم. به یک جواب در یکجا بسنده نکنیم و باز هم گوگل کنیم و نظرات و تعاریف مختلف رو بخونیم و نهایتاً با استانداردها مقایسه کنیم.
IETF
شاید یکی از بهترین تجربیات زندگیم شرکت در دورهی قبل IETF بود؛ افرادی رو دیدم که اینترنت رو ساختن و با فروتنی تمام بمن اجازه میدادن که در Working Group ها شرکت کنم و نظرم رو بگم. اونجا برای کسی مهم نیست که تو برای سیسکو کار میکنی یا جونیپر یا AT&T. فقط خودت مهم هستی و اینکه چی برای گفتن داری. مهندسین vendor های مختلف رو میبینین که باهم چقدر نزدیک بحث، جدل و همکاری میکنن تا شبکههای بهتری داشته باشیم. البته که مهندس هر شرکتی سعی میکنه سیاستهای شرکت خودش رو در راه استاندارد شدن یک پروتکل ارائه کنه، اما نهایتاً این تصمیم جمعی جامعه یک Working Group هست که یک استاندارد شکل میگیره تا تجهیزات شرکتهای مختلف با هم InterOperable باشن.
اگر تا قبل از این اندکی دربارهی تکیه به استانداردها شک داشتم، بعدش شکم به یقین تبدیل شد. برای همین تأکید میکنم که به استانداردها رجوع کنین و متعصب نباشین.
انشاالله فرصت کنم یک مطلب راجع به IETF بعنوان یک SDO مینویسم و اینکه کلاً چه اتفاقاتی میافته تا یک استاندارد شکل بگیره، چه کسانی رو دیدم، در چه Working Group هایی درگیر شدم تا روی بهینه سازی پروتکلها کار کنم، و … امیدوارم تا قبل از IETF97 در سئول بتونم بنویسم.
در رابطه با مواردی که برای حوزهی شبکه عرض کردم خیلی خیلی میشه صحبت کرد و بسط داد؛ بسته به استقبالی که در قسمت نظرات بگیرم احتمالاً بطور جزئیتر دربارهی این موراد مینویسم.
پایان
از اول هم قرار نبوده یادگیری، پیشرفت و موفقیت ساده باشه. خوب و امیدوار باشیم 🙂
من قسمت آخر متنتون رو که در رابطه با IETF بود دوست داشتم
به خصوص همیشه دلم میخواست بدون کیا هستند که استاندارد مینویسن و چطوریه روندش
سلام. ممنون از اینکه سر زدید.
امیدوارم بتونم یک مطلب در اینباره بنویسم.
موفق باشید.
بسیار عالی بودش!! دورههایی مثل ITIL و Prince2 و CISSP و… دید مدیریت فرایندی و کاملتری به هر IT MANمیدند که به خوبی اشاره کردید
سلام. ممنونم. خوشحالم که شما هم با نظر بنده موافقید.
موفق باشید.
ممنونم جناب مقدس. مطلب فوق الاده ای بود. لطفا بیشتر در مورد IETF بنویسید و در مورد اون working group.
سلام. ممنونم که زدید و ازاین بابت که مطلب رو دوس داشتین خوشحالم.
حتماً در رابطه با IETF خواهم نوشت.
موفق باشید.
سلام آقای مقدس . خیلی ممنون از انتشار مطالب و تجربیات با ارزشتون . انشالله همیشه موفق و سربلند باشید
سلام. ممنون از اینکه سر زدین. لطف دارین. امیدوارم شما هم خوب و خوش باشید.
سلام ببخشيد منظورتون اينه كه برا ٤٠ سال مهاجرت سخت و بعيده. من تقريباً چهل سالمه. خيلي نااميد شدم
سلام.
نه اصلاً!!!! لطفا پاراگرافی که نوشتم رو مجدداً کامل بخونین: ایشون معلّم ادبیات فارسی بودن اما صرفاً بخاطر اینکه دوس داشتن مهاجرت کنن، فقط بهمین دلیل قصد داشتن خونهای که پس از سالها زحمت تهیه کردن بودن بفروشن و اون رو جهت یادگیری برنامهنویسی و خرج مهاجرت کنن.
من یکسری موراد رو هم هم ننوشتم در رابطه با ایشون: مثل اینکه کلا هیچ زبان خارجی بلد نبودن و تصمیم ایشون خیلی بی برنامه و از روی شتاب زدگی بود. و اصلا متوجه نبودن که پروسه یادگیری یک تخصص جدید (مثل برنامه نویسی که هیچ آشنایی و پیش زمینه ای قبلی نداشتن و طبق اظهار خودشون با کامپیوتر هم زیاد بلد نبودن کار کنن) و یک زبان دیگر، همراه با کسب تجربه در اون تخصص جدید، حداقل 4 5 سال زمان می بره و چیزی نیس که اشون قصد داشته باشه بزودی خونه اش رو بفروشه و باعث شرایط سختی بشه برای خودش و خونواده و فرزندانش.
من در این مطلب یکسری توضیحات رو راجع به پیش زمینه های مهاجرت کاری نوشتم که شاید مفید باشه.
لطفاً ناامید نباشین. اون شخص هم نباید ناامید باشه. اما بستگی داره به اینکه امیدمون به چی باشه و چه چیزی رو تصور کرده باشیم. سن برای مهاجرت کاری میتونه تاحدودی ملاک باشه. 40 سال سن زیادی نیست، اما باید خودمون جای اون شرکت بگذاریم: آیا اون شرکت میخواد روی یک شخص 40 ساله ی متخصص و مسلط سرمایه گذاری کنه یا شخصی که هیچ تخصص و زبانی بلد نیست؟
امیدوارم توضیحم کامل بوده باشه.
خوب و امیدوار باشید 🙂 همیشه!
سلام من هانیه هستم. از قزوین . وقتی وبلاگتونو دیدم خیلی خوشحال شدم. امیدوارم حالتون خوب باشه. من امروز با وبلاگ شما آشنا شدم. یعنی بعد از مدتی که تصمیم به مهاجرت برای تحصیل کردیم. من و خانواده ام. از مطالب خوبتون خیلی ممنونم. حقیقتش خیلی سوال دارم که نمی دونم از کجا باید شروع کنم و ممنون میشم راهنماییم کنید. اول اینکه البته من نام شما و رشته تون و اینکه چه زمانی به آلمان رفتید رو نمی دونم. اما من به همراه همسرم و پسر کوچکمون تصمیم داریم برای ادامه تحصیل و شاید هم بعدها زندگی به آلمان یا اتریش بیایم چون این دو کشور از نظر هزینه زندگی و تحصیل پایین تر بودن. البته هنوز در مرحله تحقیق هستیم.
رشته همسرم آموزش زبان انگلیسی هست در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تربیت مدرس. و خوذم لیسانس جامعه شناسی دارم از دانشگاه خوارزمی(تربیت معلم) هر دو دبیر آموزش و پرورش هستیم. اول اینکه واقعا ادامه تحصیل اونجا و زندگی با این همه خرج و … می ارزه به نظر شما؟ و اینکه از تجربیات خودتون بیشتر بگید. چقدر طول میکشه که اونجا جا بیفتیم؟ آیا کار مناسبی میشه پیدا کرد؟مساله بعد زبان آلمانی هست؟ چقدر طول میکشه و چه جوری میشه یاد گرفت؟ و پسرم که 4 سالشه خیلی نگرانشیم چه طور زبان آلمانی رو میخواد یاد بگیره؟ کلاس هم تو این سن نمیتونه بره.مدارس اونجا حتی مدارس ایرانیش چطور هستن؟
پیشاپیش ممنونم از پاسخ هاتون
موفق باشد
راستش من 27 سالمه و همسرم 29 ساله. ما با تلاش زیاد یه خونه و ماشین اینجا گرفتیم که زندگی بدی هم نداریم. البته خیلی کار میکنیم تا بتونیم قسط هامون رو پرداخت کنیم و اگه بخوایم مهاجرت کنیم باید خونه رو بفروشیم آیا به نظر شما کار درستی هست؟ و بیایم اونجا تحصیل کنیم و تا کاری پیدا کنیم و شاید به نوعی از صفر شروع کنیم تا بتونیم به موقعیت مالی خوبی برسیم . آیاارزش ریسک و خطر رو داره؟و باید این رو هم در نظر گرفت شاید شاید به هر دلیلی برگشتیم دیگه خونه ای نداریم.
ممنونم
سلام.
ممنون از پیام شما.
در پاسخ به تمام سوالاتتون، اول از همه که بگم تصمیم کاملاً با خود شماست چون شما سبک و شرایط زندگی خودتون رو میدونین. اما راستش این حقیقت هم هست که فکر نمیکنم بازار تخصص کاری شما و همسرتون در اروپا خوب باشه… و برای گرفتن کار در اون تخصص ها احتمالاً نیاز هست زبان آلمانی رو بتونین خیلی خیلی روان صحبت کنین. اما این حدس من هست.
بنده اطلاعاتی که داشتم و روش های تحقیق رو در مطالب زیر توضیح دادم. پیشنهاد میکنم تمام مطالب زیر و تمام لینک های که در اون ها معرفی شدن و همینطور تمام نظرات زیر هر مطلب رو مطالعه کنین و تحقیق کنین.
https://fa.moghaddas.com/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%DB%8C/
https://fa.moghaddas.com/category/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/
https://fa.moghaddas.com/tag/zendegi-dar-alman/
موفق باشید
سلام،مطالب و راهنماييهاتون عاليه،من 38 سالمه و ليسانس مهندسي تكنولوژي الكترونيكمو 4 سال پيش گرفتم و تو شركت سايپا 13 ساله در قسمت نگهداري و تعميرات تجهيزات و ماشين آلات برقي مشغول بكارم، ميخوام براي ويزاي كار آلمان اقدام كنم و چند سوال دارم ازتون:
1-من با برنامه نويسي plc و اتوماسيون آشنايي دارم و كار كردم و كار و رفع عيب ماشين آلات برق كه البته مختص شركت خودمون هست رو بلدم. اگر در زمينه اتوماسيون و شبكه هاي صنعتي ، fcsو .profibus و …و plc قوي باشم و زبان آلماني هم كار كنم با توجه به سنم ميتونم اقدام كنم چون شنيدم تا قبل 40 سالگي بايد اقدام كرد و من براي يادگيري زبان و تقويت تخصصم به زمان نياز دارم.
آيا بعد از 40 سالگي هم ميشه براي ويزاي كار اقدام كرد؟
بعد از گرفتن ويزاي كار 6 ماهه راهي هست كه همسر و پسرمو با خودم ببرم مثلا اونا درخواست ويزاي توريستي بدن يا بايد 6 ماه ازشون دور باشم؟
(البته ما نوامبر 2016 سفري توريستي به فرانسه و سوئيس و ايتاليا داشتيم به نظرتون كمكي ميكنه؟)
براي همسرم اگر كارهاي هنري مانند قالي بافي و يا آرايشگري بلد باشن بهشون كمكي ميكنه كه اونجا كاري پيدا كنن يا خير.
(البته اين سوالو تخصصي از طرف خانمم ميپرسم (; )
و در نهايت براي رشته برق چقدر زمينه كاري اونجا مهياست براي ي نفر كه از ايران مياد با شرايط من.
با سپاس فراوان از راهنماييتون.
بله که میشه.
خونواده شاید بتونن ویزا توریستی بگیرن اما من که سفارت نیستم، باید اقدام کرد دید میدن یا نه.
سفرهای قبلی رو نمیدونم، شاید کمک کنه نمیدونم
همسرتون برای آرایشگری شاید بتونن اما نیاز به مدرک تاییدیه اینجا خواهد داشت. در ایران هم کسی بخواد درست کار آرایشگری انجام بده باید گواهینامه بگیره. اگر دارن شاید ترجمه ی مدرک اینجا به درد بخوره.
نحوه ی بررسی بازار کار رو قبلاً بارها و بارها سوال شده و گفتم که با استفاده از مطالبی که در پست کاریابی گفته شده خودتون باید بازار رو بررسی کنید. و مجدد در نظرات مختلف عرض کردم ک برای این تخصص نیاز به تسلط به زبان آلمانی هست احتمال زیاد. باید خودتون بررسی کنید بازار رو و ببینین شرایطی ک لازم هست چی هست.
موفق باشید
ممنونم آقای مقدس
با سلام و احترام
شاید سوالم به این مبحث ربطی نداشته باشه ولی چون اخرین پست بوده اینجا سوالم رو مطرح میکنم
من 36 سالمه – لیسانس فیزیک دارم و فوق لیسانس مدیریت ، چند ماهه دیگه با ویزای ازدواج به آلمان سفر می کنم و همسرم آلمانی – ایرانیه
قصد دارم درا ین مدت مهارت هایی رو یاد بگیرم که بتونم اونجا کار کنم. این جا کارمند دفتری یک اداره دولتی هستم .
شما چه مهارت هایی رو پیشنهاد می کنید که اونجا بازار کار داشته باشه مثلا طراحی وب یا ازین قبیل …
زبان المانی هم دارم میخونم .
ممنون میشم من رو راهنمایی کنیم.
سلام.
سوالتون به زیر یک پست مرتبط تر منتقل شد. همین مطلب رو مطالعه کنین و این مطلب.