مالیات در آلمان و علی الخصوص مالیات بر درآمد یکی از مواردی است که بسیار جای بررسی دارد. با توجه به سوالاتی که گاهی در وبلاگ راجع به مباحث مالیات در آلمان شد، اولین مطلب در این زمینه را به توضیح کلیات مالیات بر درآمد در آلمان میپردازیم.
از اولین زمانی که درآمد کسب کنید، با این نوع از مالیات در آلمان سروکار خواهید و درواقع میتوان گفت مالیات بر درآمد (Einkommensteuer) مهمترین مالیات در آلمان هست.
همهی افراد شاغل در آلمان، و حتی افرادی که سکونت رسمی آنها در آلمان هست اما در کشور دیگری درآمد دارند، به نحوی بطور سالانه بر اساس درآمد، مالیات پرداخت میکنند. برای کارمندان مالیات بطور خودکار درکنار سایر کسورات توسط کارفرما کسر و پرداخت میشود اما افرادی که فعالیت خوداشتغالی دارند، شخصاً یا توسط وکیل (مشاور مالیات) نسبت به اظهار درآمد و پرداخت مالیات اقدام میکنند.
در آلمان، برای سال 2017، 8820 یورو از درآمد اشخاص مجرد و 17640 یورو برای یک خانوار متاهل، معاف از مالیات هست؛ یعنی اگر شخص مجرد یا خانوار متاهل کمتر یا مساوی این اعداد درآمد در آلمان داشته باشند، هیچ مالیات بر درآمدی پرداخت نمیکنند.
نرخ مالیات بر درآمد، بر مبنای سود شما، یعنی درآمد منهای هزینههای مربوط کار محاسبه میشود و درصد آن بین 14 تا 42 متغیر است. جهت محاسبه مالیات در آلمان میتونین از این لینک یا این لینک استفاده کنین.
درنظر داشته باشید که این نرخ صرفاً بر اساس سود نیست، بلکه عواملی همچون وضعیت خانوادگی نیز در محاسبه آن تاثیرگذار است؛ از لحاظ بحث مالیات در آلمان افراد به 6 دسته مختلف تقسیم میشوند: ادامه خواندن “مالیات در آلمان – بازپسگیری مازاد مالیات بر درآمد”
سلام. یکسری قوانین در سال 2017 در آلمان تغییر کردن از جمله افزایش حداقل حقوق ، مستمری Jobcenter و … که بطور خلاصه به اونها اشاره میکنم.
افزایش حداقل حقوق
قانون حداقل حقوق از ژانویه 2015 در آلمان اجرا شده و طبق این قانون حداقل حقوق میبایست معادل 8.50 یورو برای هر ساعت کاری باشه. از ابتدای سال 2017 این رقم با 34 سنت افزایش به 8.84 یورو رسیده. علت این افزایش در راستای تطبیق با هزینههای زندگی هست.
عدم حداقل حقوق برای برخی مهاجرین
دولت آلمان در حال بررسی قانونی هست که برخی مهاجرین رو از قانون حداقل حقوق مستثنی کنه. این دسته شامل افرادی میشن که برای انجام کارشون میبایست در آلمان دورههای آموزشی بیشتری بگذرونن تا مدارک فنی/کاردانی اونها مطابق شرایط آلمان ارزیابی بشه. در واقع در این بازه زمانی که اون شخص برای یادگیری بیشتر در حین کار دوره میگذرونه، ممکنه حقوقی کمتر از قانون حداقل حقوق دریافت کنه اما در ازا مستمری خاصی جهت همون دوره آموزشی دریافت خواهد کرد.
چندین بار قول داده بودم که این پست رو آماده کنم اما متاسفانه نشد. مصاحبه کاری خیلی موضوع مهم و گسترده ای هست و من صرفاً در حد سواد و مطالعاتی که کردم و تجربهی شخصی خودم در هر دو جایگاه مصاحبهشونده و مصاحبهگر بهش میپردازم. (نمیدونم مصاحبهگر کلمه درستی هست اصلاً یا نه 🙂 )
روالی که عرض میکنم عموماً در خارج از کشور برای شرکتهایی که ساختار درستی دارند (حتی کوچک یا Start-up) و تقریباً در شرکتها و سازمانهای بزرگ ایران طی میشه؛ بجز بحث روال، تمرکز اصلی مطلب رو مرحلهی اول مصاحبه کاری و سوالات مختلف مصاحبه کاری هست که شاید 80% اواقات بدین شکل باشه.
ضمناً به نصیحت برخی دوستان پیرو همهگیر شدن تلگرام در ایران، کانالی برای وبلاگ ایجاد کردم که با عضو شدن میتونین براحتی از مطالب جدید مطلع بشین. ID کانال neveshtehaaye_man هست؛ میتونین براحتی با کلیک کردن در اینجا کانال رو ببنین.
قبل اینکه بریم سر اصل مطلب ازتون میخوام حتماً سه مطلب زیر رو خوب مطالعه کرده باشین چون تاثیر زیادی در مصاحبه کاری و سوالاتی که ازتون خواهد شد دارن:
معمولاً بعد از اینکه برای کاری اقدام میکنین، واحدی در شرکتها بعنوان منابع انسانی هست که Job Application شما رو بررسی اولیه میکنه؛ البته خیلی اوقات هم این بررسی توسط نرم افزار هایی انجام میشه که رزومه رو برای کلمات کلیدی مرتبط با اون کار بررسی میکنه و اگه چگالی مناسبی داشته باشه احتمالاً پروفایلتون بعدش میره دست یکی از افراد منابع انسانی برای چِک بعدی یا شایدم که مدیر واحد مربوط به کارِ شما. مجموعاً، در این مرحله هست که اگر پروفایل شما یکسری موارد رو داشته باشه، برای مصاحبه اولیه انتخاب میشه (Shortlist)
بعد از اینکه پروفایل شما در مرحله اول انتخاب شد معمولاً ایمیلی دریافت میکنین جهت تنظیم یک وقت مصاحبه اولیه تلفنی/آنلاین و احتمالاً در اون ایمیل یکسری سوال دیگه مثل حقوق درخواستی یا یکسری اطلاعات دیگه که در پروفایلتون پیدا نکردن، ازتون پرسیده میشه.
در رابطه با اینکه حقوق درخواستی رو چه جوابی بهش داده بشه اینجا قبلاً توضیح دادم که مختصر همون رو اینجا paste میکنم. اگر فکر میکنید ممکنه توضیح بیشتری لازم باشه لطفاً در قسمت نظرات بنویسین و حتماً توضیح میدم.
این کاملا بستگی به خودتون داره. اگر فکر میکنین در اون زمینه واقعا حرفی برای گفتن دارین و اون شرکت با استخدام شما واقعا ارزش افزوده ی زیادی کسب میکنه و شما میتونین به پیشرفتشون کمک کنین، اگر خیر میتونین اون قسمت فرم رو خالی بگذارین یا اگر ایمیل هست بنویسین که “حقوق براتون قابل مذاکره هست چون بیشتر هدفتون پیداکردن یه کار خوب هست که بتونین دانشتون رو پیشرفت بدین و از علمتون استفاده کنین“؛ اما اگر اون مورد اول هستین، با استفاده از وبسایتهایی که در این صفحه معرفی شدن، میتونین بگردین و بررسی کنین که در اون شهر/کشور یا حتی همون شرکت مدنظر، کسی با شرایط شما و در position شما چه حقوقی باید دریافت کنه. توضیحات زیادی در این مورد نمیدم چون خیلی وبسایتشون ساده اس و سر بزنین کامل دستتون میاد.
اینکه میگم مصاحبه اولیه، منظور اینه که یکی از کارمندان HR اون سازمان یا یک Recruiter/headhunter مستقل با شما تماس میگیره و یکسری سوال عمومی میکنه. اما گاهی هم ممکنه این مصاحبه اولیه با مصاحبه اصلی یا ثانویه ادغام شده باشه و مدیر اون واحدی که شما براش apply کردین یا یکی از کارمندان اون واحد، با شما بخواد مصاحبه کنه. معمولاً در اون ایمیل موضوع مصاحبه ذکر میشه اما اگه نبود، میتونین سوال کنین.
ضمناً در همون سایت glassdoor میتونین تجربیات مصاحبه دیگران از شرکت مدنظر رو پیدا کنین و حتی ممکنه سوالات اون مصاحبه برای یک Position خاص که خودتون اپلای کردین هم قبلاً کسی همخوان کرده باشه! در کشورهای آلمانی زبان هم یک وبسایت معروف هست بنام Kununu که اطلاعاتی مشابه رو دراختیارتون میگذاره.
در بعضی شرکتها چه در ایران چه در خارج پروسهی استخدام گاهی حتی تا 4 مرحله (یا بیشتر!) مصاحبه هم هست. مثلاً آمازون به پیچیدگی روال مصاحبه معروف هست.
من در این مطلب فقط به همین مرحله اکتفا میکنم چون معمولاً مراحل بعدی در رابطه با اصل کار هست و بقولی فنی. ممکنه مرحلهی آخر هم با یکی از مدیران ارشد یا همچین حالتی باشه. در رابطه با برخی موارد که در تمام مراحل مصاحبه کاری صدق میکنه در این مطلب توضیح دادم و این مورد رو ذکر کردم.
اما اگر استقبال و سوالات زیادی دیدم در رابطه با مراحل بعدی میشه، حداقل در زمینهی کاری خودم میتونم راجع به یکسری موارد صحبت کنم. ادامه خواندن “مصاحبه کاری – مهاجرت کاری (5)”
بروزرسانی 10 فروردین 1396: مطالب زندگی در آلمان مربوط به زمانی هست که بنده بیشتر آلمان بودم و در جامععهی آلمان حضور بیشتری داشتم، اما تقریباً از اواخر 2015 در آلمان فعالیت کاری خیلی کمتری دارم و بیشتر زمان کاریم در هلند یا سوئد هست؛ برای همین ممکنه کمی یکسری چیزا تغییر کرده باشه علیالخصوص پس از اتفاقات ناخوشایندی که این روزها در دنیا میافته…. همینطور دید شخصی من هم بشدت نسبت به آلمان، زندگی در آلمان و آلمانیها تغییر کرده اما کلیت مطلب تغییری نکرده. .
در ادامهی مطلب زندگی در آلمان – مقدمه 1، نکته ی خیلی مهم دیگه در رابطه با زندگی در آلمان، قانونمندی شدید این جامعه اس، متاسفانه باید بگم که طی این مدتی که در اینحا زندگی کردم قانون شکن ترین افرادی که در آلمان دیدم اولش خودم و بعدش متاسفانه برخی همطونان گرامی یا سایر مهاجرین خاورمیانهای بودن. اینجا اگه نگم ۱۰۰درصد اما ۸۰درصد قوانین اجرا میشه! بماند که چقدر قوانینی هست که شاید از دید اولیه ما، و شاید هم واقعاً دست و پاگیر و الکی باشه…
مثالی که خیلی گاهی منو اذیت میکنه: برخی عزیزان بر اساس شرایطی که شاید تحت خطر بودن به هر دلیل صحیح یا غلطی به اینجا پناه آوردن؛ کاری به اون ها ندارم. اما متاسفانه یه سری از دوستان هستن که بدون هیچ مشکلی در گذشته و به قولی مایهداری، اومدن اینجا از راه های خیلی عجیبی (که واقعا بنظرم باعث تخریب شان و منزلت و عزت خودشون هست)، و حالا از دولت و جامعه ی آلمان به عنوان کسی که پناه آورده اینجا، کمک مالی میگیرن؛ اما در کار سیاه میکنن پول سیاه میگیرن؛ زندگی ای شاید پوچ و بیهوده رو ادامه میدن و کاملا در شرایطی که واقعا عذر میخوام، «مفت خوری» نامیده میشه زندگی میکنن. جالبه که مثلا من در برخی گروه های ایرانی میبینم یک عزیز ایرانی قصد شروع بکار و سرمایه گذاری داره تا بیزنسی مثلا داشته باشه و برخی راهنمایی میکنن که «نه! مگه عقلت کمه! بشین پول کمکی بگیر و کار سیاه بکن و زندگی راحت….» یا راه های خیلی غیر انسانی مثه که اینکه «با یه آلمانی ازدواج کن مخش رو بزن» و ازین حرفا… واقعا ما به کجا رسیدیم؟ آیا این زندگی بی هدف نیست؟ آیا این سربار بودن جامعه نیست؟ کمک هزینه هایی که این دوستان میگیرن از مالیات سنگینی که امثال من پرداخت میکنن تامین میشه و این باعث میشه که دید مردم نسبت به افرادی که حتی به دلایل واقعی به اینجا پناه آوردن بد بشه. شخصا من خیلی خوشحالم اگر مالیاتی که میدم به دستی اونی برسه که واقعا نیازمنده اما وقتی توی جامعه ی اینجا برخی از این دوستان رو می بینم واقعا شوکه می شم.
دوباره برمیگردم به یه مطلبی که اوایل نوشتم، واقعا باید بررسی کرد و دید هدف از مهاجرت و زندگی در آلمان یا هرجای دیگه چیه. واقعا اینجوری نمیشه که بگیم بریم ببینیم چی میشه و خدا چی میخواد. قطعا خدا برای هیچ بنده ای بد نمیخواد اما بنده هم باید با تلاش و فکر و منطق تصمیم گیری کنه.
از اینا بگذریم؛ اگر قصد دارین با عزت و منزلت مهاجرت کنین، راحت هست اما واقعا باید قبلا تجربه کاری خوب یا دانش خوب و تحصیلات خوب داشته باشین. تخصص در هر چیزی. حتی مثلا میگم نجار متخصص. گاهی بعضی از دوستان که بامن صحبت میکنن اینجوری براشون تداعی شده که من در ایران نشسته بودم پام روی پام و همه چی برام فراهم بوده و بدون تلاش و تجربه و زحماتی که در دوران کودکی و جوانیم (بین ۱۶ سالگی تا ۲۲سالگی) کشیدم، همینجوری الکی و شانسی جاب آفر میگرفتم. نه! من بجای اینکه مثلِ عموم همسن های خودم بیشتر وقتم رو صرف تفریح کنم، نشستم و مطالعه کردم و تخصص کسب کردم و کار کردم. نمیگم کسی که تفریح میکنه اشتباه میکنه. منظورم اینه که برای موفقیت در یک بازه هایی باید سختی کشید زحمت کشید و از یکسری چیزها گذشت.
قبل تر حرف از مالیات شد بد نیست اینو بدونین که مثلا اگه شما در سال ۵۵۰هزار یورو سود درآمد (اصطلاح درآمد، سود درآمد و حقوق متفاوت هستن) قبل از مالیاتتون (gross یا در آلمانی brutto) باشه، فقط حدود ۲۲۰هزارتاش میره برای مالیاتهای مختلف!
اگر کارمند باشید = استخدام شده باشین، بیمه و مالیات و سایر کسورات رو کارفرما خودکار از حقوقتون کم میکنه.
سود درآمد که اشاره کردم یعنی درآمد شما منهای هزینههایی که جهت کسب درآمد میکنین، مثلا در مورد فرد کارمند میتونه هزینهی ماشین، رفت و آمد، دورهی آموزشی و … یا مثلا برای شخص خویشفرما/freelance/صاحب_شرکت میشه تمام هزینههای مربوط به شرکت و بیزنسش. البته این بحث محاسبهی سود خیلی جزییات ریز مالیاتی در محاسباتش و دستهبندی هزینههای مختلف داره و من بطور کلی عرض کردم این مطلب رو.
اگر خودتون شرکت داشته باشین یا freelance باشین خودتون باید تمام کسورات رو پرداخت کنین و یکسری روال اداری خاص داره که از حوصله ی این مطلب خارجه اما چون شرایط خودم به این گونه هست اگر بعداً سوالی شد و دیدم نیاز به توضیحات بیشتر داره حتماً در خدمتتون خواهم بود.
بروزرسانی 10 فروردین 1396: مطالب زندگی در آلمان مربوط به زمانی هست که بنده بیشتر آلمان بودم و در جامععهی آلمان حضور بیشتری داشتم، اما تقریباً از اواخر 2015 در آلمان فعالیت کاری خیلی کمتری دارم و بیشتر زمان کاریم در هلند یا سوئد هست؛ برای همین ممکنه کمی یکسری چیزا تغییر کرده باشه علیالخصوص پس از اتفاقات ناخوشایندی که این روزها در دنیا میافته…. همینطور دید شخصی من هم بشدت نسبت به آلمان، زندگی در آلمان و آلمانیها تغییر کرده اما کلیت مطلب تغییری نکرده. .
سلام. در این مطلب و مطلب بعدی سعی میکنم بطور خلاصه به برخی جوانب زندگی در آلمان بپردازم و هر از گاهی اون هارو با سایر چالشهایی که به ذهنم میرسه گره بزنم. برحسب نیاز و سوالاتی که ممکنه بشه شاید در آینده مطالب مفصلتری رو برای هر موضوع دربارهی زندگی در آلمان بنویسم. . معمولا وقتی مهاجرت میکنین و بعد از مدتی با دوستان و آشنایان قدیمی تماس میگیرین، اولین سوالی که ازتون می پرسن اینه که: «آلمان چطوره؟ خوش میگذره؟ زندگی در آلمان خوبه؟ اگه خوبه که ماهم جمع کنیم بیایم»
این یکی از کلی ترین و سخت ترین سوالانی هست که میشه پرسید؛ و در عین حال من رو هم یکم ناراحت میکنه. اما من همیشه این جواب مشابه رو میدم: «خوبه. خدارو شکر. اما بستگی به این داره که از زندگیت چه توقعی داشته باشی و سلایقت توی زندگی چی باشه»
واقعیت امر اینه که من راضی ام؛ اما این رضایت نسبی هست. همونطور که قبلا در اینجا و اینجا گفتم بستگی داره که دنبال چی میگشتین و چه هدفی داشتین و خب پر واضحه که هر کاری یکسری مزایا داره و یکسری معایب. برای اینکه خودتون نتیجه گیری کنین من سعی میکنم یکسری موضوعات مختلف مربوط به زندگی در آلمان رو از دیدگاه شخصی خودم مطرح کنم.
غالب رفتارها و برخوردها در آلمان دوستانه اس، علی الخصوص بخاطر بدنامی که از آلمان ها در گذشته در تاریخ ثبت شده، خیلی تلاش می کنن با نشون دادن رفتار خوب دیدگاه سایر مردم رو نسبت به خودشون تغییر بدن و این واقعا مشخصه که اتفاقاتی که در گذشته رخ داده واقعا باعث خجالت زدگی و شرمندگیشون هست. البته خب هرجایی آدم خوب و بد داره و نمیشه گفت که ۱۰۰درصد جامعه آلمان رفتار دوستانه ای دارن و اصلا شما برخورد نادرست نمیبینی. اما غالبا میشه گفت آلمانی های آدم بدی نیستن ولی خب شاید خیلی دوستانه و صمیمانه نباشن مثه ما ایرانیها. و خب حضور شدید ملل مختلف در آلمان، مخصوصا در برلین، مونیخ، فرانکفورت و سایر شهراهای بزرگتر آلمان باعث شده که جامعه دست خوش تغییراتی بشه و بیشتر به یه محیط بین الملیی تبدیل بشه. یا مثلا اگر سمت کلن و هامبورگ برین انقدر ایرانی زیاد هست و رستوران و مغاره های ایرانی که باورتون نمیشه.
مثلا در برلین، آخرین زبونی که شما در خیابون میشنوین آلمانی هست. البته زبان رسمی تمام ادارات و حتی تمام تابلوهایی که در سطح شهر می بینین آلمانی هست و تقریبا هیچی انگلیسی نمی بینین. متاسفانه ۹۰درصد وب سایت ها هم به زبان آلمانی نوشته شده و زبان انگلیسی درنظر گرفته نشده. ولی از جهت دیگه تقریبا بیش از 60 درصد جامعه آشنایی به زبان انگلیسی دارن و جوابتون رو میتونن تا حدودی به انگلیسی میدن، مخصوصاً نسل جوانتر که از تسلط خوبی به انگلیسی و گاهی حتی یک یا دو زبان دیگه برخوردارن.
برگردیم به بحث رفتار؛ نظر شخصی من اینه که روابط در ایران خیلی دوستانه تر و صمیمانه تر بود. قبول دارم که خیلی اوقات این صمیمیت باعث برخی مشکلات، اختلافات و دخالت ها میشد اما بازهم بنظرم خوبیاش بیشتر از بدیاش بود. آلمانی ها از لحاظ روابط عاطفی نسبت به ما ایرانی ها خیلی ضعیف تر هستن. شایدم قوی تر هستن و خیلی خوب خودشون رو کنترل میکنن. همیشه روابط دوستانه اشون در یک چارچوب خاصی هست. واقعا برای من عجیب بود وقتی نه از یک نفر بلکه در سه مورد دیدم که برای دیدار با بستگانشون مثله مادر از یکی دو هفته قبل هماهنگ میکردن! شاید چندتا عامل در این قضیه موثر بوده؛ یکی اتفاقات تاریخی و جنگ جهانی و دیگری آب و هوا. مطالعات زیادی نشون داده که در آب و هوای سرد خیلی وقتا مردم خشک تر و کمتر ارتباطات صمیمانه دارن.