مصاحبه کاری – مهاجرت کاری (5)

چندین بار قول داده بودم که این پست رو آماده کنم اما متاسفانه نشد. مصاحبه کاری خیلی موضوع مهم و گسترده ای هست و من صرفاً در حد سواد و مطالعاتی که کردم و تجربه‌ی شخصی خودم در هر دو جایگاه مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌گر بهش می‌پردازم. (نمی‌دونم مصاحبه‌گر کلمه درستی هست اصلاً یا نه 🙂 )
روالی که عرض می‌کنم عموماً در خارج از کشور برای شرکت‌هایی که ساختار درستی دارند (حتی کوچک یا Start-up) و تقریباً در شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ ایران طی می‌شه؛ بجز بحث روال، تمرکز اصلی مطلب رو مرحله‌ی اول مصاحبه کاری و سوالات مختلف مصاحبه کاری هست که شاید 80% اواقات بدین شکل باشه.

مصاحبه کاری

ضمناً به نصیحت برخی دوستان پیرو همه‌گیر شدن تلگرام در ایران، کانالی برای وبلاگ ایجاد کردم که با عضو شدن میتونین براحتی از مطالب جدید مطلع بشین. ID کانال neveshtehaaye_man هست؛ میتونین براحتی با کلیک کردن در اینجا کانال رو ببنین.

قبل اینکه بریم سر اصل مطلب ازتون می‌خوام حتماً سه مطلب زیر رو خوب مطالعه کرده باشین چون تاثیر زیادی در مصاحبه کاری و سوالاتی که ازتون خواهد شد دارن:

مرحله اول مصاحبه کاری و شاید آخر!

معمولاً بعد از اینکه برای کاری اقدام می‌کنین، واحدی در شرکت‌ها بعنوان منابع انسانی هست که Job Application شما رو بررسی اولیه می‌کنه؛ البته خیلی اوقات هم این بررسی توسط نرم افزار هایی انجام میشه که رزومه رو برای کلمات کلیدی مرتبط با اون کار بررسی میکنه و اگه چگالی مناسبی داشته باشه احتمالاً پروفایلتون بعدش میره دست یکی از افراد منابع انسانی برای چِک بعدی یا شایدم که مدیر واحد مربوط به کارِ شما. مجموعاً، در این مرحله هست که اگر پروفایل شما یکسری موارد رو داشته باشه، برای مصاحبه اولیه انتخاب میشه (Shortlist)

بعد از اینکه پروفایل شما در مرحله اول انتخاب شد معمولاً ایمیلی دریافت می‌کنین جهت تنظیم یک وقت مصاحبه اولیه تلفنی/آنلاین و احتمالاً در اون ایمیل یکسری سوال دیگه مثل حقوق درخواستی یا یکسری اطلاعات دیگه که در پروفایلتون پیدا نکردن، ازتون پرسیده می‌شه.
در رابطه با اینکه حقوق درخواستی رو چه جوابی بهش داده بشه اینجا قبلاً توضیح دادم که مختصر همون رو اینجا paste میکنم. اگر فکر می‌کنید ممکنه توضیح بیشتری لازم باشه لطفاً در قسمت نظرات بنویسین و حتماً توضیح می‌دم.

این کاملا بستگی به خودتون داره. اگر فکر میکنین در اون زمینه واقعا حرفی برای گفتن دارین و اون شرکت با استخدام شما واقعا ارزش افزوده ی زیادی کسب میکنه و شما میتونین به پیشرفتشون کمک کنین، اگر خیر میتونین اون قسمت فرم رو خالی بگذارین یا اگر ایمیل هست بنویسین که “حقوق براتون قابل مذاکره هست چون بیشتر هدفتون پیداکردن یه کار خوب هست که بتونین دانشتون رو پیشرفت بدین و از علمتون استفاده کنین“؛ اما اگر اون مورد اول هستین، با استفاده از وب‌سایت‌هایی که در این صفحه معرفی شدن، می‌تونین بگردین و بررسی کنین که در اون شهر/کشور یا حتی همون شرکت مدنظر، کسی با شرایط شما و در position شما چه حقوقی باید دریافت کنه. توضیحات زیادی در این مورد نمیدم چون خیلی وبسایتشون ساده اس و سر بزنین کامل دستتون میاد.

اینکه می‌گم مصاحبه اولیه، منظور اینه که یکی از کارمندان HR اون سازمان یا یک Recruiter/headhunter مستقل با شما تماس می‌گیره و یکسری سوال عمومی میکنه. اما گاهی هم ممکنه این مصاحبه اولیه با مصاحبه اصلی یا ثانویه ادغام شده باشه و مدیر اون واحدی که شما براش apply کردین یا یکی از کارمندان اون واحد، با شما بخواد مصاحبه کنه. معمولاً در اون ایمیل موضوع مصاحبه ذکر میشه اما اگه نبود، میتونین سوال کنین.
ضمناً در همون سایت glassdoor میتونین تجربیات مصاحبه دیگران از شرکت مدنظر رو پیدا کنین و حتی ممکنه سوالات اون مصاحبه برای یک Position خاص که خودتون اپلای کردین هم قبلاً کسی همخوان کرده باشه! در کشورهای آلمانی زبان هم یک وبسایت معروف هست بنام Kununu که اطلاعاتی مشابه رو دراختیارتون میگذاره.

در بعضی شرکت‌ها چه در ایران چه در خارج پروسه‌ی استخدام گاهی حتی تا 4 مرحله (یا بیشتر!) مصاحبه هم هست. مثلاً آمازون به پیچیدگی روال مصاحبه معروف هست.

من در این مطلب فقط به همین مرحله اکتفا میکنم چون معمولاً مراحل بعدی در رابطه با اصل کار هست و بقولی فنی. ممکنه مرحله‌ی آخر هم با یکی از مدیران ارشد یا همچین حالتی باشه. در رابطه با برخی موارد که در تمام مراحل مصاحبه کاری صدق میکنه در این مطلب توضیح دادم و این مورد رو ذکر کردم.
اما اگر استقبال و سوالات زیادی دیدم در رابطه با مراحل بعدی میشه، حداقل در زمینه‌ی کاری خودم میتونم راجع به یکسری موارد صحبت کنم. ادامه خواندن “مصاحبه کاری – مهاجرت کاری (5)”

همخوان کنید!

چی بخونم که بازارش خوب باشه؟

سلام!

به کرّات از من این سوال پرسیده میشه که “چی بخونم؟” “چی یاد بگیرم؟” “کلاسِ چی برم؟” “بازار کارِ چه تخصصی خوبه؟” و من همیشه یک پاسخ میدم: “چیزی رو بخونین که بهش علاقه دارین“.
مطلب امروز صرفاً دیدگاه شخصی من در پاسخ به این سوال هست و سعی میکنم با توجه به حوزه‌ی کاری خودم در زمینه شبکه و امنیت، توضیحات مختصری هم در این رابطه ارائه کنم.
ضمناً روی صحبتم با افرادی هست که قصد متخصص شدن و پیشرفت دارند و نه یک کار روتین، چون بنظرم کار روتین تخصص لازم نداره. هیچ اشکالی هم نداره، هرکسی یک سبک زندگی رو دوست داره و این انتخاب کاملاً شخصی هست.

قبل از شروع بحث اصلی یکسری توضیحات در رابطه با وبلاگ و پاره‌ای از تغییرات عرض کنم:

  • هفته‌ی پیش یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکنه برای دیتابیس MySQL بیافته برای وبلاگهای من افتاد و باعث شد مدتی خارج از سرویس باشن. به هرحال این مورد حل شد و تمامی Table ها مجدداً ریکاوری شدن بجز اون اطلاعاتی که مربوط به عزیزانی بود که عضو خبرنامه وبلاگ شدن. برای همین درصورت علاقه با استفاده از همین جعبه‌ی کوچولوی کنار صفحه، قسمت اطلاع رسانی، عضو خبرنامه وبلاگ بشین 🙂
  • همینطور که میبینین وبلاگ تغییرات ظاهری زیادی کرده؛ بررسی‌هایی کردم و به این نتیجه رسیدم که تا امکان داره وبلاگ رو سبک کنم و SEO / Google friendly.
  • مطالب شبکه و تخصصی رو جدا کردم و کاملاً به آدرس fa.ip.engineering منتقل شدن.
    بجز این، یکی از دوستان عزیزی که از طریق همین وبلاگ باهم آشنا شدیم و به آلمان مهاجرت کاری کردن، آقای مهندس سعید فرضیان، هم انشاالله تجریبات خودشون رو در این راه می‌نویسن؛ ایشون متخصص فناوری اطلاعات در حوزه ی وب و فارغ التحصیل دانشگاه شریف هستن و در حال حاضر بعنوان Senior Developer در یکی از شرکت‌های خوب جهانگردی بنام Trivago مشغول هستن.
  • به نصیحت برخی دوستان پیرو همه‌گیر شدن تلگرام در ایران، کانالی برای وبلاگ ایجاد کردم که با عضو شدن میتونین براحتی از مطالب جدید مطلع بشین. ID کانال neveshtehaaye_man هست؛ میتونین براحتی با کلیک کردن در اینجا کانال رو ببنین.
چی بخونم که بازارش خوب باشه؟

من عقیده دارم اگر بتونیم به این خودشناسی برسیم که به چه تخصصی علاقه داریم، فارغ از بحث بازار اون رشته، در کنار داشتن پشتکار، همون علاقه باعث میشه که مسیر متخصص شدن در اون رشته رو خوب طی کنیم و به جایی برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم. قطعاً وقتی کاری با علاقه باشه، انسان همیشه تشنگی به اون رو حس میکنه و دلش میخواد ادامه بده، یاد بگیره، یاد بده و حتی شاید بتونه نوآوری کنه!

بازار کار هم خودِش میاد؛ خودش هم نیاد شما میری بسمتش! اگر واقعاً به تسلط کافی در رشته‌ای برسیم و واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشیم همیشه برای اون رشته بازار کار هست. اگر بازار کار کم باشه با سختی بیشتر شاید خودمون بتونیم با خلاقیت براش بازار کار درست کنیم. نکته‌ی خیلی تأثیرگذار در این زمینه خودشناسی هست و اینکه بتونیم خودمون و تخصصمون رو خوب پرزنت کنیم.

البته و صد البته که باید اینجا واقع بینی داشت و یک بررسی کوچولو (پارادوکس) کرد که در محیطی که قصد داریم نوآوری کنیم یا یک رشته ی خاص رو دنبال کنیم،  تقاضای عمومی براش هست اصلا؟ آیا فرهنگ اون جامعه علاقه ای ممکنه به اون تکنولوژی یا مفاهیم اون رشته داشته باشه؟ اگه اینجوری نیس فکر میکنم بهتره راهی براش پیدا کنیم و یا اون مفهوم رو بومی سازی کنیم یا بدنبال نمونه ی مشابه و نزدیکی بگردیم که امکان جذب رو داشته باشه. البته بُعد زمان رو از یاد نبریم. نه ما باید زمان رو از دست بدیم نه این رو فراموش کنیم در طول زمان ممکنه یک فرهنگ جا بیافته. بنظرم تصمیم‌گیری در همچین شرایطی ارتباط مستقیم با علاقه و اهمیت شخصی ما به اون مفهوم و شرایط شخصی زندگی مونه داره. مهم اینه که زمان طلاس و وقتی می بینیم امکان بهبود و جاانداختن یک مفهوم نیست،  وقت گذر هست. ادامه خواندن “چی بخونم که بازارش خوب باشه؟”

همخوان کنید!
%%footer%%