روزمره ۴ دی ۱۳۹۴

سلام!

امیدوارم که حال همه خوب باشه و روزهای خوبی رو گذرونده باشین و روزهای بهتری پیش رو داشته باشین. حال ما هم خوب؛ باور کنید 😉

بروزرسانی 10 فروردین 1396: مطالب زندگی در آلمان مربوط به زمانی هست که بنده بیشتر آلمان بودم و در جامععه‌ی آلمان حضور بیشتری داشتم، اما تقریباً از اواخر 2015 در آلمان فعالیت کاری خیلی کمتری دارم و بیشتر زمان کاریم در هلند یا سوئد هست؛ برای همین ممکنه کمی یکسری چیزا تغییر کرده باشه علی‌الخصوص پس از اتفاقات ناخوشایندی که این روزها در دنیا می‌افته…. همینطور دید شخصی من هم بشدت نسبت به آلمان، زندگی در آلمان و آلمانی‌ها تغییر کرده اما کلیت مطلب تغییری نکرده.

اتفاقاً یکی از نکات جالبی که خیلی وقت ها در برخورد با دوستان و همکاران خارجیم برام سوال پیش میاد اینه که وقتی حالشون رو می پرسم، با اینکه میدونم مثلا طرف زیر کوله باری از کار و مشکلات زندگی هست، باز میگه “عالی هستم“. همین انرژی مثبت و امید در هر شرایطی یکی از عوامل موفقیت افراد هست. چند ماهی هست منم همین رویه رو پیش گرفتم؛ حتی اگه یک روز خیلی خسته هستم و یکی ازم می پرسه چطوری، با انزژی جواب میدم: “عالی

بگذریم….

الان حتماً میدونین که تعطیلات سال نو میلادی هست؛ به نوبه خودم به فارسی زبان های مسیحی هم سال نو میلادی رو تبریک میگم و امیدوارم سالی خوب و خوش، پر از صلح و صفا پیش رو داشته باشن. برای من هم فرصت خوبی هست که بعد از مدت ها یه مطلب بنویستم و وقت شریفتون رو بگیرم.

بازم یک تشکر بکنم از مخاطب های خوب؛ بیشترین منیع ترافیک وب سایتم بعد از جستجوهای گوگل، از شبکه های اجتماعی هست که شما عزیزان همخوان کردین. خوشحال ام که حس کردین مطالبم مفید بوده و اون هارو با دوستانتون به اشتراک گذاشتین. از بین مخاطبینی که از گوگل به وبلاگ بنده رسیدن عزیزانی که با جستجوی عبارت “کار سیاه در آلمان” به وبلاگ من رسیده بودن در رتبه ی سوم هستن! قبلا اینجا نظرم رو در مذمت کار سیاه نوشته ام.

چندماه گذشته خیلی سرم شلوغ شده متاسفانه/خوشبختانه. متاسفانه: ازین جهت که سرم شلوغ شده و کمتر می رسم وبلاگ نویسی کنم؛ و از این جهت خوشبختانه که از مجموع گذران روزگار راضیم ام، البته به جز وقایع ناخوشایندی که این روزادر نقاط مختلف جهان شاهد هستیم و حتی یک ترس و وحشتی هم در کشورهای اروپایی بوجود اومده. البته که از قدیم میگن از ماست که بر ماست… به هرحال خدا رو شکر!

هنوز برلین…

طی تعییر شغلی که اخیراً داشتم زیاد سفر میکنم و با آدم ها و جوامع مختلفی سر و کار دارم. توی این مدت تونستم چندتا کشور مختلف و جندتا از شهرهای بزرگتر آلمان رو بهتر و بیشتر ببینم و هنوز حس میکنم اگر بخوام خارج از ایران، بین همه این جاهایی که دیدم یکی رو انتخاب کنم برلین تنها شهری بوده که با معیارهایی که من برای یک شهر قائلم نزدیک تره:

  • سیستم حمل و نقل عمومی قوی
  • زنده و پویا بودن شهر؛ ۲۴ ساعته!
  • امنیت
  • تنوع جوامع و فرهنگ ها
  • بزرگ و شلوغ؛ البته با تهران فاصله ی زیادی داره. شاید از لحاظ سایز برابر اما جمعیت فکر میکنم یک سوم. میتونین ویکی پدیا تهران و برلین رو باهم مقایسه کنین هرچند که اطلاعاعتشون تاحدودی قدیمی هست.
  • هوای تمیز
  • و سایر موارد

البته درکنار اینا شاید بتونم از دیدگاه خودم و بر حسب عقاید شخصیم کلی نکات منفی هم در نظر بگیرم… اما خب بهتره نیمه ی پر لیوان رو ببینم؛ من که با منفی هاش کاری ندارم اونا هم با من کاری ندارن 😀(داخل پرانتز دوبی و ابوظبی هم از شهرهایی هست که من برای زندگی مناسب میدونم.)

البته مثلا در دو تا از شهرهای سوئیس یا مثلا هامبورگ و مونیخ و فرانکفورت من حس کردم استعمال دخانیات (سیگار) خیلی کمتره نسبت به برلین؛ یا مثلا شاید بشه گفت اونا از برلین تمیز تر هستن؛ اما اگه اونارو بخواین با پاریس، تهران، لندن یا برلین مقایسه کنین، اصلا شهر حساب نمیشن!

من هر ازگاهی از جاهایی که میرم عکس هایی رو در اینستاگرام و فیسبوک ام میگذارم که میتونین ببینین.

وضعیت پناهجویان در آلمان

حتماً میدونین جمعیت زیادی از جنگ زده ها وارد آلمان شدن… گاهی در گروه های ایرانیان آلمان فیسبوک و گروه های مشابه سیل عظیمی از حرفای ناشایست رو می بینم که هموطنان عزیزم نسبت به این افراد میگن. چیزی که من از جنگ زده ها دارم میبینم اینه که اغلب خیلی پرتلاش هستن و شدید تلاش میکنن که زبان آلمانی رو خوب یاد بگیرن و سریع هم دوست دارن کار کنن و از زیر منت دولت آلمان در بیان. متاسفانه برخلاف خیلی از هموطنان عزیزمون که به اینجا بقول خودشون پناه آوردن و دوست دارن تا جایی که میتونن پول تو جیبی دولت آلمان رو بگیرن و در کنارش هم همون کار سیاه بکنن و … و بعد میان به این بنده های خدا توهین و بد و بی راه… من شخصا از یک پناهجوری سوری شنیدم که آرزو میکرد شرایط کشورش خوب بشه و زودتر برگرده! خیلی هاشون انگلیسی رو تقریبا خوب حرف میزنن و بعضی هاشون هم تحصیلات و تخصص های خوبی دارن. قسمت قشنگ قضیه اینه که دولت و مردم آلمان (نه همشون اما حداقل ۹۰ درصدشون) موافق زندگی افراد جنگ زده در آلمان هستن اما اون قشر خاص از هموطنان عزیز ما خیر و رفتارها و صحبت هایی مشابه آقای ترامپ میکنن!

البته قبول دارم که ممکنه در بین جنگ زده ها، بخش قلیلی هم افراد خطرناک باشن…. به هرحال بین هر جامعه ای هم خوب هست هم بد و … اما بنظرم درصدش کم هست و فکر میکنم دولت آلمان برنامه ریزی خوبی برای این موارد کرده. علی الخصوص بعد از حادثه ی پاریس خیلی بنظرم کشورهای اروپا کلی جدی تر شدن و بیشتر مباحث امنیتی رو جدی گرفتن.

و این رو هم قبول دارم که برای عزیزانی که هدف مهاجرت کاری به آلمان دارن شاید یکم کار سخت تر بشه، نمیدونم، حدس میزنم. البته در حوزه ی آی-تی به حدی در اروپا و آلمان نیاز به متخصص خیلی بالاست، علی الخصوص در رشته های مرتبط با Software Engineering بخاطر مفاهیم کلان داده و اینترنت اشیاء و … و در کنار این مورد، کلاً معتقدم هموطن های من استعداد و توانایی هایی دارن که اگه شکوفا بشه، واویلا 🙂 بقولی میگن اگر علم در ثریا هم باشه ایرانی ها بهش دست پیدا میکنن؛ چرا که نه؟ والا من خیلی اینجا وطن پرست هستم و تا میتونم تعریف کشورم رو میکنم و برای سفر به ایران ترغیبشون میکنم.

ازین بحث هم بگذریم و برم سراغ حرفای روزمره.

رستوران شمالی در برلین!

جاتون خالی یک رستوران شمالی در برلین تاسیس شده که بنام پردیس٫ اما خب واقعا غذاشون خوب بود و توی یک ماه اخیر فکر کنم ۳ بار رفتیم اونجا. با توجه به اینکه پدر و مادر همسرم شمالی هستن آشنایی نسبی با غذاهای شمالی داشتم و بنظرمون غذاشون واقعا خوب بود. اگر برلین هستین یا انشاالله یک روز تشریف آوردین حتماً این رستوران رو بگذارین توی لیستتون. غذاشون هم طبق گفته ی خودشون حلال هست و اسم آشپزشون هم آقا ___ (بخاطر حفظ حریم شخصی ایشون حذف شد) هست که گویا قبلاً آشپز سفارت ایران در ___ (بخاطر حفظ حریم شخصی حذف شد) بودن. اینکه ذکر کردم غذاشون حلال هست علتش اینه که خب یک رستوران ایرانی در برلین میشناسیم که وقتی رفتیم صاحب رستوران گفت نمیدونم گوشتمون حلال هست یا نه و همینجوری از بازار خرید میکنیم و متاسفانه ما مجبور شدیم رستوران رو ترک کنیم. یا حتی یکبار در هامبورگ با یک رستوران تماس گرفتیم و جواب گرفتیم که: “اینجا آلمانه. این حرفا چیه دیگه!”
ازون موقع هرجایی که میریم و غذایی که با گوشت هست قبلش مطمئن میشیم؛ چه رستوران ترکی باشه چه عربی چه پاکستانی چه ایرانی! حالا این برمیگرده به عقاید شخصی و مذهبی هر شخص. نکته ی دیگه ای که از رستوران پردیس بگم این بود که پرسنلش واقعاً مودب و خوش برخورد بودن. البته محیط رستوران میشه گفت ایرانی نیست و سعی کردن سبک اروپایی داشته باشه. غذاهای خوبشون هم اناربیج، کباب ترش و چنجه. من خیلی علاقه دارم رستوران که میرم محیطش هم ایرانی باشه و ازین جهت رستوران هانی در فرانکفورت تا حدودی محیط ایرانی داشت. رستوران نفیس در برلین هم عالی.

من از چهار پنج سال قبل، در ایران هم، معمولا هر مکان عمومی که میرفتم در پروفایل Foursquare(همون Swarm جدید) عکسش رو میگذاشتم و نظرم رو مینوشتم و درمورد رستوران ها هم عکس رستوران/غذا و پیشنهاداتم رو همخوان می کردم. میتونین پروفایل من رو اینجا ببینین.

تولد آلمانی!

دو هفته ی قبل خونه ی صمیمی ترین دوست آلمانیمون برای تولدش دعوت شدیم. با توجه به اینکه ایشون یکی از معاونین Bundestag (پارلمان آلمان) هست و تصور ما ایرانی ها راجبه اشخاصی که سمت های دولتی بالا دارن موارد ذیل خیلی جالبه:

  1. یه ایمیل زده و قبلش کلی از حال و احوال ما پرسید و از وضعیت پیشرفت زبان آلمانیمون و شرایط کار جدید من و … بعدش توضیح از خودش که درگیر بوده یک ماه قبل و رفته بوده آفریقای جنوبی و متاسفانه نتونسته بوده زیاد از ما خبر بگیره و … و آخر این هفته هم تولد عمه اش هست :دی و نهایتاً سه هفته بعد تولد خودش
  2.   سه هفته زودتر بما خبر داده که تولدش هست!
  3. در انتهای ایمیل خواهش کرده که هیچ کادویی نبریم و اگه دوست داریم کاری کنیم به صندوق کمک به پناهنده های سوری کمک کنیم!
  4. ما طبق فرهنگ ایرانیمون، گوش ندادیم و یک بسته شکلات خریدیم :))
  5. در رو زدیم و از پله ها رفتیم بالا. دیدیم هیچ سر و صدایی نیس٫ نه آهنگی نه خبری.
  6. در باز شد، سلام و احوال پرسی گرم. شکلات رو دادیم و گفتیم ما ایرانی ها هیچوقت برای تولد کسی دست خالی نمی ریم
  7. رفتیم داخل و دیدیم کلی آدم، حدود ۴۰ ۵۰ نفر، همه وکیل و نماینده مجلس و ازینجور مشاغل خیلی ریلکس بدون هیچ تجملی نشستن و دارن چای و کیک خونگی میخورن! کیکی که دوستمون و مادرش برای تولد خودشون توی خونه پخته بودن. همین!
  8. از فامیلاشون بجز مادر و خواهر، فکر کنم فقط یک دختر عمه بود و بقیه همه دوست یا همکار
  9. تا جایی که میشد مارو به مهمون ها معرفی می کرد؛ بجز اون اغلب با روی باز میومدن سراغ ما و سر حرف رو باز میکردن و از ایران می پرسیدن و جویای این میشدن که ما از مهاجرت و زندگی در آلمان و برلین راضی هستیم، یا مثلا چه مشکلاتی داشتیم تا بحال و …
  10. توی اون جمع شخصی بود از طرف خانم مرکل صدر اعظیم آلمان مسئول ارتباط با ایران بود و میگفت شدیداً در حال آماده شدن برای همکاری ها تنگاتنگ با ایران هستن و خیلی از توافق با ایران خوشحال هستن و ازینجور حرفا.

نهایتاً منظورم اینه که پیرو یکی دیگه از مطالبی که قبلا راجع به تجملات زندگی نوشته بودم، همه چی خیلی ساده و بی آلایش و همه افراد با اینکه سمت های مهم داشتن بسیار افتاده و فروتن و همه سعیشون رو میکردن کاری کنن ما حس خوبی از حضور توی جمعشون داشته باشیم! درواقع تولد بهانه ای بود براشون که خارج از فضای کاری، روابط دوستانه اشون رو تازه کنن و گپ و گفت ساده ی دوستانه داشته باشن.

سایر

نمیدونم اون عزیزانی که این پاراگراف رو براشون می نویسم اصلا این مطلب رو میخونن یا نه؛ بنده هیچ فعالیت کاریابی ندارم و متاسفانه نمیتونم خودم برای کسی کار پیدا کنم یا معرفی کنم. یا من اصلا در جایگاهی نیستم که بخوام نظر بدم راجع به زندگی سایرین و تعیین کنم که بله مهاجرت کنین یا نه مهاجرت نکنین. من فقط اینجا میتونم دیدگاه های شخصیم رو به اشتراک بگذارم و تحربیات خودم بنویسم. در کنار این موارد، حقیقتا به حدی مشغله دارم که واقعا نمی تونم تک تک رزومه و پروفایل های لینکدین همه رو چِک کنم و بگم که خوبه یا بده یا اشکالش کجاس٫ شرمنده ام اما حداقل در حال حاضر برام مقدور نیست.


متاسفانه بدلیل اختلالی که در وبلاگم رخ داده بود، پس از بازیابی اطلاعات وبلاگ، نظرات گذشته در ادامه ی مطلب درج می گردند:

۳۶ پاسخ به “روزمره ۴ دی ۱۳۹۴”

  1. بهزاد

    سلام. با تشکر از مطلب زیبا و مفیدتون. حرفاهایی که میزنید در آماده سازی یک فردی که قصد مهاجرت داره خیلی تاثیر داره. ممنونم و امیدوارم موفق و پیروز باشی

  2. رضا

    محمد جان سلام
    از اینکه تجربیات خودتو ابنجا با ما به اشتراک میگذاری خیلی ممنونم.
    مطالب خیلی عالی و حاوی نکات خویی هستن.
    در رابطه با پناهجویان منم میخواستم یه نکته ای رو اضافه کنم. اون دسته از هموطنای عزیزی که دید نه چندان مثبتی به این قضیه دارن شاید اگه یک دقیقه خودشون رو به جای اون بنده خدایی که مجبوره تصمیم بگیره و چشم رو دارو ندارش ببنده و راهی سفری بشه که ریسک مرگ رو هم به جون میخره تا بلکه بتونه یه گوشه ای یه زندگی نرمالی داشته باشه بگذاره دیگه یه همچین فکری نکنن.
    منتظر پست های بعدیت هستیم. موفق باشی.
    رضا.

    • سلام.
      خیلی ممنون از اینکه نظرتون رو نوشتین.
      واقعا حق با شماس٫ این بنده های خدا بعضیاشون در شرایطی بودن که اصلا آب و غذا نداشتن! طرف میگف داشتم با پدر صحبت میکردم روم رو کردم این طرف یهو صدای مهیبی اومده و سقف رو سر پدر خراب شده!
      اینجا طرف رو میبینی از ایران میلیون ها خرج کرده که بیاد اینجا ماهی ۴۰۰یورو بگیره اونم با کلی منت و تحقیر. من در تعجبم. از همه بدتر اینکه حقایق رو به کسانی که ایران هستن نمیگن که یه موقع خجالت نکشن. من شخصا تا نزدیکی کمپ ها هم حاضر نیستم برم. متعجبم این عزیزان زندگی خوب اصلا نه، زندگی معمولیشون رو در ایران رها میکنن و میان اینجا مدت های طولانی خودشون و خونوادشون رو تحقیر کنن… خب چرا زحمت نکشن علمی تخصصی کاری کسب کنن و با افتخار و عزت بیان که اونا به سر دولت و ملت آلمان منت داشته باشن؟
      اغلب میگن برای آینده بچه هامون! چندروز پیش میخوندم یه خونواده ایرانی با کودک ۴ماهه اشون غرق شدن!
      یا باز یکی تعریف میکرد یه گروهی که می رفتن سمت استرالیا غرق شدن و یه کودک ایرانی طفلک داغ بوده و انگار فیلم تعریف میکرده میگفته موج اومد تخته شکست از روی هوا با میخ خورد توی سر بابام…
      ولی اگه کسی با علم و تحصیل و کار بیاد با تخصص همیشه توی این جامعه سرش رو بالا میگیره و جایگاه اجتماعی خوبی داره.
      متاسفانه اغلب اینجا ایرانی هارو به پناهندگی میشناسن اونم از نوعی که کار نمیکنن و برای جامعه مفید نیستن…
      شرمنده زیاد صحبت شد.
      موفق باشین.

  3. کیوان

    سلام، بسیار عالی و دلنشین

  4. سلام : )
    اول اینکه خسته نباشید
    دوم، من خودم به شخصه معذرت مى خوام از این درخواست دیدن رزومه و واقعن این رو در نظر نگرفته بودم که شما کلى مشغله دارید که در کنارش همین که یه زمانى رو مى زارید تا تجربیاتتون رو باهامون به اشتراک بگذارید باید کلى ممنون باشیم. ( البته من خودم رو مى گم و از صمیم قلب ممنون و متشکرم )
    جدن خیلى جالبه این ساده زیستى که ازش صحبت مى کنید، انقدر دور و اطراف ما چشم و هم چشمیه که چى از وسیله فلانى بهتره بخریم که وقتى اینا رو مى خونم برام عجیبه.
    موفق و پیروز باشید و منتظر نوشته هاى جدیدتون هستم : )

    • سلام.
      خواهش میکنم. البته منظورم به شما نبود و الان تازه دارم کامنت های چندروز گذشته رد چک میکنم که کامنت شما رو دیدم 🙂 کلا زیاد پیش میاد و وقتی دیر پاسخ میدم پیش اومده افراد از بنده ناراحت شدن. برای همین بود که اون قسمت رو نوشتم. و الا هر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم. خوشحال میشم رزومه رو برام بفرستید.
      ممنون.

  5. امین رضا از کرمان

    آقا محمد گل وقتتون بخیر
    چند وقتی بود میخواستم پیام بدم بگم چرا مطلب جدیدی منتشر نمیکنیدو این حرفا که دیگه نشد امشب اومدم تبریکی بگم برای کریسمس که دیدم مطلب جدیدی گذاشتین و خیلی خوشحال شدم و خیلی لذت بردم و از طرفی هم باعث افسوسه برام که چرا کشور خودم باید تو این شرایط بد اقتصادی باشه و فرهنگ مردممون غیر روشن فکرانه , بگذریم
    خیلی دمت گرم.اوقات خوبی داشته باشی انشاالله.
    ارادت مند شما.

  6. علی بهشتی

    درود بر شما دوست عزیز٫
    مطلب بسیار عالی و دلنشینی همیشه شاد ، سلامت و پیروز باشید.

  7. Mostafa

    سلام. ممنون که سعی می کنید مطالب کامل و مفید باشه.
    سوالی برام پیش آمد با خوندن پاسخهایی که به دوستان دادید.
    من در حوضه کاری خودم (مکانیک- ساخت و تولید- manufacturing engineering) مهارت های فنی و تخصصی رو همیشه دنبال یادگیریش هستم. اما متوجه منظور شما از مهاجرت با تخصص رو متوجه نشدم که آیا منظورتون استفاده از سایتهای کاریابیست یا کسانی که از از طریقی مهاجرت کردن و در جاهایی مثل کمپ هستند و راهتتر تونستن جذب بازار کار بشن؟
    ممنون که میخونید.

    • سلام. خواهش میکنم.
      منظورم همون مورد اول هست؛ یعنی تحصیلی یا مهاجرت کاری.
      کسی که پناهندگی میاد مدت ها توی کمپ هست و اجازه کار نداره اصلا. و خب در مورد ایرانی هایی که اینجوری اومدن خودشون هم علاقه ای به کار کردن ندارن، حتی بعد از خروج از کمپشون. نه اینکه همه ی هموطنانمون اینجوری باشند اما متاسفانه تا بحال اغلب عزیزانی که من دیدم این روال رو پیش گرفته بودن و ترجیح میدادن پول توجیبی دولت رو بگیرن و کار نکنن، یا هم بطور غیرقانونی کار سیاه انجام بدن…
      اگر اشتباه نکنم Jobcenter از این افراد در رابطه با علایق و توانایی هاشون سوال میکنه و حتی براشون دوره برگزار میکنه و به کار معرفی شون میکنه، اما اغلب سر باز میزنن…. علتش اینکه اگه کار بگیرن اون پول توجیبی قطع میشه و خب متاسفانه ترجیح میدن با همون رقم اندک (حدود ۴۵۰ یورو در ماه) که شاید در بعضی زندگی ها خرج یک روز باشه، یک ماه رو سر کنن اما کار نکنن، یا بطور سیاه کار کنن و ازون هم یه حقوق کمی (بعید میدونم کار سیاهی باشه که کسی بیشتر از ۴۰۰ ۵۰۰ یورو بتونه بگیره) بگیرن و …
      حالا در نظر داشته باشین که حقوق یک کارآموز رشته ی نرم افزار مثلا (Software Engineer Intern) حداقل ۸۵۰ به بالاس٫٫٫ و خب یک Software Engineer معمولاً بیش از ۲۵۰۰٫ این عددها حداقل هاست و با استفاده از روش هایی که اینجا نوشتم میتونین حدود درآمد هر شغل رو ببینین. در برخی مشاغل تخصصی وقتی عنوان شغل مشاور یا معمار میشه حقوق ها به روزی ۱۰۰۰یوو هم میرسه.
      کارهای تخصصی رو هیچ شرکتی قبول نمیکنه که کسی سیاه و غیرقانونی کار کنه.
      کار سیاه اغلب کارهای تمیزکاری یا فروشندگی های جزء، کار در کافی شاپ ها یا مثلا نگهداری افراد مسن…. اینجور کارها. نه اینکه این کارها بد باشن، کار همیشه خوبه!. بدیش اینجاس که غیرقانونی انجام میشه.
      اما خب کسی که تحصیلی یا مهاجرت کاری کنه که خب کاملا اجازه ی کار قانونی داره (تحصیلی در حین تحصیلی هفته ای ۲۰ ساعت و بعد از تحصیل کامل) و خب در کاری در خوزه ی تخصص خودش فعالیت میکنه؛ اونم با عزت.
      موفق باشید.

  8. مارال

    سلام… سال نو میلادی رو به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم…. ممنون بخاطر به اشتراک گذاری تجربیاتتون… خدا رو شکر در مقابل هموطنانمون که متاسفانه در خارج از کشور کار سیاه انجام میدن و شاید یه جورایی موجب سرافکندگی باشند… افرادی همچون شما وجود دارند که مایهء افتخار و بالندگی برای ایرانیان هستند… بوجود شما و امثال شما افتخار میکنیم آقای مقدسی عزیز٫٫٫٫
    ازتون سوالی داشتم… آیا میشه برای کار و یا ویزای کار اقدام کرد و بعد که وارد آلمان شدیم علاوه بر کار برای تحصیل هم اقدام کرد…. اگر امکانش هست چقدر بعد از ویزای کار اجازه داریم تحصیل کنیم…. و آیا شرایط سنی برای تحصیل در مقطع ارشد وجود داره؟

    • سلام.
      شما خیلی به بنده لطف دارین، اما واقعا اینجوری هم که میفرمایید نیستم. مجددا ممنون.
      بله و بدون هیچ محدودیتی میتونین تحصیل کنین اما تا زمانی که کار داشته باشین و خب به هرحال کارفرما هم باید اوکی باشه. در کنار کار تمام وقت، فکر میکنم تحصیل سخت باشه.
      تاجایی که شنیدم اینجا دانشگاه حضور غیاب نمیکنن اما بالاخره شما باید یکجوری از assignment ها و امتحانات و… با خبر بشین.
      موفق باشید

  9. سلام آقای مقدس
    خیلی وقت بود که منتظر خبرنامه جدید بودیم.مثل همیشه مفید بود و الهام بخش.موفق و سربلند باشید.منتظر خبرهای جدیدتون هستیم

  10. بهار

    سلام و درود جناب آقای مقدس
    ممنون بخاطر مطالب خوبتون… میخواستم ازتون بپرسم اگر من برای کار اقدام کردم و توسط شرکتی تونستم درآلمان کار پیدا کنم… آیا همسرم همزمان با من میتونند بیایند آلمان یا باید یه مدت از اقامت من بگذره؟
    بازم ممنونم

    • سلام.
      خواهش میکنم.
      بله بدون هیچ مشکلی میتونین همزمان باهم اقدام کنین. بنده و همسرم هم همزمان باهم اقدام کردیم.

      این شرایط معمولاً برای ویزای دانشجویی آلمان هست؛ اما کسی که کار داره حقوق داره و مشکل سکونت و تامین مخارج زندگی رو نخواهد داشت.

      موفق باشید.

  11. بهار

    ممنونم از پاسختون… منظورم اینه که اگر ایشون هنوز کار نداشته باشند ولی من کار داشته باشم… میتونند همزمان بیایند….. چون شما فرمودید میتونید همزمان اقدام کنید… به من ویزای کاری تعلق میگیره… نوع ویزای همسرم چه خواهد بود…. و سوال دیگرم اینکه وقتی برای اولین بار وارد آلمان بشیم آیا باید وارد هتل شد یا شرکت ممکنه خونه هم در اختیارمون بذاره

    • بله، منظور بنده هم دقیقاً همین بود. هیچ مشکلی نیست.
      معمولاً شرکت ها وقتی کسی رو استخدام میکنن حتی اگه از یک شهر به یک شهر دیکه داخل همون کشور باشه خدماتی ارائه میکنن که به اصطلاح Relocation Package نامیده میشه، جه برسه به اینکه از یه کشور دیگه یک نفر رو بخوان استخدام کنن. عرف اینه. حالا ممکن هم هست یه شرکتی این کار رو نکنه.
      این Relocation Package معمولا حداقل شامل پرواز کارمند، و یک ماه آپارتمان یا اتاق دو تخته هست. حالا یسری شرکت ها موبایل، اینترنت، ماشین، هزینه ی رفت و آمد داخل شهری و … رو هم بعنوان benefit های قرارداد خیلی مواقع ارائه میکنن.
      این مورد رو بایست با شرکت استخدام کننده موقع قرارداد تعیین تکلیف کنین.
      اگر همچین package ارائه نشه طبعاً میتونین مدتی در هتل یا Airbnb مثلا اقامت کنین و دنبال خونه بگردین.

  12. حامد

    سلام و درود و ممنون بخاطر مطالب خوبتون
    من از طریق یه آژانس هواپیمایی موفق به دریافت یه job affer از کشور آلمان شدم.و به عنوان unskilled worker دارم میام .سوال من اینه که برای کسانی که به نوان کارگر ساده و غیر متخصص میان کار چگونست و چه شغلهایی به اونها میدن و رفتارشون چگونست.حقوقشون کفاف ندگی و میده؟ ارزش اومدن داره؟همچنین میخواستم بدونم که بعد ا چند وقت همسرم میتونه به من ملحق شه؟ممنون میشم راهنمایی کنید

    • سلام. خواهش میکنم. لطف دارید.

      خیلی هم عالی.

      متاسفانه بنده در مفاهیم اقامت های آلمان مفهوم Unskilled Worker رو نمیدونم. آیا لغت دقیق آلمانی یا انگلیسی رو میدونین؟ منظور همون مشاغل Whitelist نیست؟

      من اطلاعی از حقوق این مشاغل ندارم اما سیستم کشور آلمان بخاطر سوسیال بودنش، جوری هست که معمولاً کمترین حقوق هم کفاف یک زندگی معمولی رو میده. در رابطه با تخمین خقوق مشاغل در این مطلب توضح دادم.
      مگر نفرمودین job offer گرقتین؟ این یعنی که اونجا نوشته شغلتون چی هست و چه کاری ازتون میخوان.

      اینجا باز هم بهمون دلیل سوسیال بودن و نوع فرهنگ، هیچ کسی به دیگری فرقی نداره. چه خیلی پولدار، چه سمت کاری بالا… کار کردن اینجا یک ارزشه! حالا هرکاری که باشه. همه و همه یکسان هستند. اما خب ممکنه گاهی خیلی کم رفتارهای خاصی با خارجی ها داشته باشن. به هرحال همه جا آدم خوب و بد هست و این مورد کمتر از ۰۰٫۰۱ درصد اتفاق میافته 🙂

      اگر حقوقی که به شما میدن کفاف زندگی دونفر رو بده از همون اول میتونین باهم اقدام کنین برای ویزا. فکر میکنم نفری ۴۵۰ یا ۸۰۰ یورو یه همچین رقمی باشه.

      موفق باشید.

  13. شادى

    سلام آقاى مقدس
    خیلى وقته ازتون خبرى نیست، امیدوارم همه چى خوب و رو به راه باشه براتون
    من باز یک سوالى داشتم، ما درخواست کار رو به چندتا شرکت فرستادیم از طریق همین سایتهایى که معرفى کردید،
    حالا، از یکیشون ایمیل رسیده که سه تا چیز رو ازمون مى خواد
    ١. گواهینامه و مدرک تحصیلى
    ٢. مقدار حقوق درخواستى
    ٣. از چه تاریخى مى توید شروع به کار کنید

    سوال من اینه که گواهینامه و مدرک تحصیلى دقیقن چیاست؟ فقط مدرک لیسانس یا ریز نمرات؟ گواهینامه ى چه چیزى؟ و چون از آلمانه، ایا باید به آلمانى ترجمه شه یا انگلیسى؟

    راجع به حقوق هم بگید لطفن

    • سلام.
      درخدمتتون هستم 🙂
      ۱٫ انگلیسی؛ البته من تابحال حتی یکبار هم نشنیدم جایی مدرک تخصیلی بخواد؛ اما به هرحال ترجمه ی انگلیسی مدرک کفایت میکنه و اگه ریزنمرات یا چیز دیگه ای بخوا حتماً میگن. گواهینامه هم یعنی اگر دوره ی تخصصی گذروندین یا مدرک تخصصی (Certification) دارین بفرستین.
      ۲٫ در این مطلب توضیح دادم که تخمین بزنین حقوق درخواستی رو.

      موفق باشید 🙂

  14. سعید فرضیان

    جناب مقدس
    ممنون از این پست و همه پست های عالی که میزارید. خیلی دید میدن به ماها.
    نمیدونم تو این کامنت مناسب هست اینو بپرسم یا نه, اما شاید این سوال مشکل خیلی ها باشه موقع مهاجرت به آلمان که آیا وقتی با پروسه بلوکارت گرفتن به عنوان یه فرد متاهل میخوای بیای آلمان آیا راهی هست که بعد از گرفتن جاب آفر همسر فرد هم باهاش ویزا بگیره و با هم برن و اینطور نشه که ۲ ۳ ماه اختلاف بیفته بین رفتن دو نفر؟ من از دوستی شنیدم که اگر پیش از رفتن خونه رو بگیری و مدارکش رو به سفارت ارایه بدی میشه. آیا این درست هست؟ اگه بله,‌چه جوری میشه از اینجا خونه گرفت و مثلا گرفتن یه خونه موقت از سایت هایی مثل airbnb اوکی هست برای این ماجرا؟ و کلا مدرک زبان آلمانی برای همسر لازم هست تو این شرایط؟

    • سلام.
      خواهش میکنم.

      چندین بار به این سوال البته جواب دادم:
      شما با توجه به اینکه قرارداد کار دارین و حقوقتون کفاف زندگی خونوادتون رو میده، دو نفر میتونین همزمان برای ویزا اقدام کنین. همینطور که بنده و چندین نفری که میشناسم هم همین کار رو کردن و بدون هیچ مشکلی پیش رفته کارشون.
      این مورد که دو نفر جدا از هم برن و اول نفر اصلی، برای دانشجوهای و ویزای تحصیلی آلمان هست معمولاً؛ هرچند که فکر کنم اونم مشکلی نباشه.
      اما به طور قطع عرض میکنم برای ویزای کاری هیچ مشکلی نیست و همزمان وقت سفارت آلمان رو بگیرید و اقدام کنید.
      سفارت از شما قرارداد خونه اصلا نمیخواد پس نگران این قضیه هم نباشین. سفارت از شما فقط همون مدارکی رو میخواد که توی سایت نوشته؛ علاوه بر اونها خودتون هم میتونین یسری مواردی که پرونده ی کاریتون رو برای سفارت قوی تر نشون بده مثه Recommendation Letter یا Certification و … ارائه کنین.

      اما اگر ایتنو صرفاً از جهت اسکان خودتون می پرسین، معمولاً شرکت ها وقتی کسی رو استخدام میکنن حتی اگه از یک شهر به یک شهر دیکه داخل همون کشور باشه خدماتی ارائه میکنن که به اصطلاح Relocation Package نامیده میشه، جه برسه به اینکه از یه کشور دیگه یک نفر رو بخوان استخدام کنن. عرف اینه. حالا ممکن هم هست یه شرکتی این کار رو نکنه.
      این Relocation Package معمولا حداقل شامل پرواز کارمند، و یک ماه آپارتمان یا اتاق دو تخته هست. حالا یسری شرکت ها موبایل، اینترنت، ماشین، هزینه ی رفت و آمد داخل شهری و … رو هم بعنوان benefit های قرارداد خیلی مواقع ارائه میکنن.
      این مورد رو بایست با شرکت استخدام کننده موقع قرارداد تعیین تکلیف کنین.
      اگر همچین package ارائه نشه طبعاً میتونین مدتی در هتل یا Airbnb مثلا اقامت کنین و دنبال خونه بگردین.

      برای اقامت بلوکارت طبق قانون، همسر نیازی به مدرک آلمانی، تخصیلی و … نداره و صرفا همون مدارکی که سفارت برای ویزای پیوست به همسر نوشته کافی هست. اما من شنیدم که مثلاً ممکنه یک موقع سفارت گیر بده. اما طبق قانون نیاز نیس٫
      اما پیشنهاد من اینه که تا میتونین الان آلمانی رو قوی کنین و مدرکش رو همسرتون بگیرن؛ حتی اگه سفارت هم نخواد اینجا میتونه مفید باشه.

      • سعید فرضیان

        بسیار عالی. ممنون از جواب کاملتون.
        اینطوری خیلی خوبه پس, من همش نگران این ماجرای جدا جدا رفتن و دردسر هاش بودم.
        کلا پرسیدن و یا به قولی چک و چونه زدن سر این مسایل بد محسوب میشه برای این شرکت ها؟ میخوام بدونم خوب هست که من خودم همه این مسایل رو بپرسم موقع قرارداد یا اینکه بزارم هر چی خودشون آفر میدن؟ اینجور benefit ها و relocation package تو شرکت های استارت آپ ها هم رایج هست یا بیشتر بزرگتر ها و با سابقه تر ها این آفرها رو دارن؟
        در مورد زبان هم ما هر دو تازه شروع کردیم به یادگیری زبان آلمانی و فعلا تو مقدماتش هستیم. البته تلاشمون این هست که هرچه سریعتر پیش بریم که هرجا لازم شد مشکل زا نشه این قضیه.

        • سلام. خواهش میکنم.
          اگر سابقه ی خارج از ایران نداشتین، نظرم بهتره اجازه بدین اون ها آفر بدن و بعد راجبش صحبت کنین و مثلا بگین بر اساس تحقیقاتون ….
          Relocation Package کاملاً رایجه (پرواز/قطار و آپارتمان/هتل برای یک ماه) چه بیشن شرکت های بزرگ چه استارتاپ. و اغلب اینجور هزینه هارو شرکت ها از مالیاتشون پس میگیرن و یا هم برخی از نهادهای دولتی به شرکت های Startup اصلا کمک هزینه میدن برای همین چیزا. یعنی رسماً از جیب خودشون چیزی حساب نمیشه. اما خب حالا شاید یک شرکتی شرایطی خاصی داشته باشه.
          اما به هرحال، بعد از شنیدن صحبت اونها به هیچ وجه از بحث خجالت نکشید و مشکلی هم نیست. البته نه اینکه چک و چونه زدن چندبار. اما اینکه خودتون رو از بازار مطلع نشون بدین و همینطور شرایط و هزینه های زندگی و … هیچ اشکالی نداره و درک میکنن.

          • سعید فرضیان

            بسیار عالی. اپروچ خوبی هست همینکه گفتید.
            بازم ممنون از جواب های کاملی که دادید واقعا کمک کننده هستن. همینطور معذرت میخوام که این سوال ها رو تکراری پرسیدم, الان که داشتم کامنت های بالاتر رو میخوندم دیدم برخی از این سوال ها پرسیده شده بوده. میخواید این سوال های مهم رو یه پست جدا بزارید براش دیگه ماها همش مزاحم نشیم 😉

          • سعید فرضیان

            جناب مقدس٫ با سلامی دوباره.
            همونطور که قبلا باهاتون صحبت کرده بودم من تونستم یه آفر نهایی از یه شرکتی بگیرم. البته نه اون شرکتی که قبلا باهاتون صحبت کرده بودم! الان از من یه سری مدارک خودم و همسرم رو خواستن که خودشون یه سری کارها رو بکنن و در نهایی یه نامه ای بدن که من با اون و قرارداد که برام پست کردن برم سفارت. منم مدارک لازم رو فرستادم و اونا پیگیر امر هستن. با اون ها هم که صحبت کردم مطابق فرمایش شما تو سوالات قبلی من میتونم با همسرم برم. فقط در این راستا این برام مبهم هست که باید چه جوری وقت بگیریم سفارت؟ همزمان یا اول من باید برم یه سری اتفاقات بیفته بعد همسرم؟ و مثلا اگه من میرم باید مدارکی از همسرم هم ببرم ؟
            میدونم اینو قبلا یه جور دیگه پرسیده بودم اما حرف هایی که یه سری های تو جاهایی مثل اپلای ابراد میگن یه ذره آدمو به شک میندازه. در مورد بحث مکان زندگی قبل از رفتن مثلا هیچ نیازی نیست که من حتی برای مدت کمی هم هتلی چیزی بگیرم تو شرایطی که همسرم هم با من بیاد؟ یعنی دوتایی بخوایم بریم و تازه اونجا خونه ای چیزی بگیریم اوکی هست براشون؟ هرچند این شرکتی که آفر داده گفته که تا حد ممکن برای پیدا کردن خونه و اینا بهم کمک میکنه.
            با تشکر قبلی فراوان

          • سلام. بسیار عالی!
            یک موردی، اگه یه موقه پست هم نرسید به دستتون، میتونین بگین اسکن و ایمیل کنن و شما پرینت رنگیش رو ببرین سفارت. قبول میکنن. من موقعی که تماس گرفتن و گفتن ویزا حاضره ازم خواستن که یه نامه ببرم که هنوز قراردادم پابرجاس و شرکت برای من نامه زد و من همین کار رو کردم. یکی از دوستانم هم قبلاً کلا همینجوری از همون اول قرارداد رو ارائه کرده بود. اما خب بگین پست کنن و اسکنش رو هم بفرستن. ضرری نداره.
            برای وقت: برای خودتون وقت اقامت تحت عنوان Other Residence Permit میگیرین، برای همسرتون باید وقت اقامت پیوست به خانواده بگیرین. هردو میتونه در یک روز و یک ساعت باشه اگه زمان خالی باشه؛ اگر نبود خب بهتره اول وقت خودتون باشه و شما در مصاحبه اعلام میکنین که همسرتون هم بعد شما وقت مصاحبه دارن؛ حتی من شنیدم که نفر اصلی روزی که رفته سفارت دم در گفته که همسرم وقتش مثلا فرداس اما هردو باهم میریم و مامورین سفارت اجازه دادن که دو نفر باهم وارد بشن برای مصاحبه.
            در مورد محل زندگی، راستش نمیدونم، اما فکر میکنم وقتی شما قرارداد کار دارین که نشون میده درآمد دارین یعنی میتونین خودتون هتل یا … بگیرین پس مشکلی نیس٫ در مورد خود بنده تهیه محل زندگی جزو قراردادم بود برای همین نمیدونم دقیق چی بگم. این مورد رو با شرکت مطرح کنین و بگین ممکنه سفارت از من تاییده بخواد که وقتی میرسم اونجا یک محل زندگی موقت دارم. شاید بتونن نامه ای چیزی بدن. اگر نداد بهترین کار اینه که خودتون یه هتل رزور کنین و کپی اش رو باخودتون ببرین؛ اما راستش ۹۹% حدس میزنم در کیس کاری اصلا مهم نیس٫ چون شما کار دارین و مخارج زندگیتون تامین میشه. برای دانشجو هست که این مورد مهمه چون حقوق دانشجوهای دکترا هم پایین هست تا حدودی. بازم من زیاد نسبت به روال دانشجویی آشنایی ندارم اما مطمئناً باشین شما در شرایط خیلی بهتری هستین تا دانشجویی و قطعاً متفاوته از دید سفارت. اون همه گیر دادن ها و سنگ جلوی پا گذاشتن هارو من تابحال نشنیدم برای کسی که کاری میاد پیش اومده باشه؛ مگر اینکه شغلش امنیتی باشه.
            موفق باشید 🙂

  15. سعید فرضیان

    ممنون جناب مقدس از جواب کاملتون.
    در مورد قرارداد الان چند روزه که با DHL ارسال شده اما هنوز نرسیده. خواستم بگم بهشون که اسکنش رو بفرستن (البته همون اول کار PDF رنگی اش رو برام فرستاده بودن) اما قبلا یه سری مدارک ازم گرفتن (ایمیل کردم) که گقتن یه پروسه pre-check هست که اونا انجام میدن برای ما و بعدش یه نامه ای میدن به من که با اون نامه و قرارداد برم سفارت. گفتن داشتن نامه pre-check سرعت گرفتن ویزا و بلوکارت رو بیشتر میکنه. واسه همین فعلا منتظر اون نامه هستم قرارداد هم که به زودی میرسه. اگه نامه رو هم بخواد پست کنه میگم اسکنش رو بفرسته برام که سریع تر بشه.
    در مورد زمان هم خوبه همین کاری که گفتید رو میکنیم پس که هر دو همزمان اوکی بشه.
    در مورد خونه و هتل یه ذره این قضیه مرغ و تخم مرغ به نظر میاد. منم فکر میکنم جدی نیست چون اصلا وقتی میرم سفارت که معلوم نیست که کی ویزا میخواد بیاد که من واسه اون موقع خونه یا هتل بگیرم. در هر صورت این موضوع رو با شرکت هم در میون گذاشتم و طبق پیشنهاد شما گفتم که اگر این مورد پیش اومد یه نامه به من بدن که ساپورت میکنن و اینا. البته واقعا گفتن که برم اونجا ساپورت میکنن و از همین الان یکی از نیروهای تیم منابع انسانی رو معرفی و اساین کردن که رسیدیم اونجا بیاد دنبالمون و تو کارهای اداری و خونه پیدا کردن و … کمکمون کنه و همراهمون باشه.
    باز هم از راهنمایی های عالیتون تشکر میکنم. بسیار مفید هستن 🙂

    • بله اون قضیه pre-check هم برای این هست که نشون بده هیچ شخص آلمانی، اروپایی و متخصص Third Country در حال حاضر نیست که بتونه کار شمارو انجام بده؛ و خب این نامه خیلی کمک میکنه به سریع تر شدنِ کار 🙂
      موفق باشید.

  16. فاطمه

    سلام آقای مقدس
    همسرم(سعید فرضیان) در مورد کار و ویزای همراه سوالاتی پرسیدن ،ممنون که با حوصله و خیلی کامل جواب دادین.
    یک سوال دیگه ای که داشتیم مربوط به پروسه بلوکارت هست. شما اطلاع دارین از همون اول یعنی از ایران میشه بلوکارت گرفت یا باید اول با ویزای سه ماهه وارد آلمان شد و از اونجا برای بلوکارت اقدام کرد؟
    سوال دیگه مربوط به تایید مدارک تحصیلی از طریق ZAB هست، تو جاهای مختلفی که خوندیم گفته شده بود برای دانشگاه هایی که تو لیست مربوطه H+ هستند نیاز به تایید ZAB نیست ولی شرکتی که جاب آفر داده میگه لازمه، حالا سوال ما اینه که برای ویزای سه ماهه این قضیه لازمه یا بلوکارت؟
    ممنون میشم اگه جواب بدین.

    • سلام. خواهش میکنم وظیفه اس٫
      کلاً در تمام کشورها، سفارت ها صرفاً ویزای ورود به کشور مقصد رو صادر میکنن؛ حالا این ویزا میتونه به منظورهای مختلف باشه. مثلا در کیس همسرتون، سفارت آلمان در تهران یک ویزای سه ماهه به منظور “ورود به آلمان جهت کسب اقامت بلوکارت” صادر میکنه. درنظر داشته باشین که سفارت مدارک شمارو کامل بررسی میکنه و همینطور یک پروسه ی داخلیبین سفارت، اداره مهاجرت شهر مقصد و اداره ی کار شهر مقصد وجود خواهد داشت. وقتی مدارک و پرونده تایید شد، سفارت این ویزارو صادر میکنه. پس از ورود به آلمان، طی یک روند فرمالیته، تشریف می برین اداره ی مهاجرت شهر مقصد و یکسری مدارک رو تحویل میدین و اقامتتون رو صادر میکنن.
      در رابطه با سوال دومتون، طبق متن منتشر شده در سایت سفارت آلمان در رابطه ویزا جهت اقامت کاری، صرفاً وجود اسم دانشگاه در سامانه anabin ملاک نیست و حتماً باید اسم مدرک هم ذکر شده باشه. اگر به این صورت نیست، باید مدارک برای ZAB ارسال بشه و اونا ارزشیابی کنن؛ بعد نتیحه رو طی یک نامه اعلام میکنن و شما اون نامه رو به سفارت تحویل میدین.
      متاسفانه بنده این پروسه رو طی نکردم، اما فکر میکنم شرکت حتماً بهتون کمک میکنه و میتونین ازشون سوال کنین که چجوری این کار رو انجام بدین و چه مدارکی رو به کجا پست کنین.

همخوان کنید!

نویسنده: محمّد مقدّس

مسافر. عکاس تفریحی طبیعت. فرشته‌سرمایه‌گذار. هواخواه #رمزارز و Blockchain. ساکن اینترنت. در حال ساختِ زیگ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

%%footer%%